روح القدس کیست؟



سوال: روح القدس کیست؟

جواب:
تصورات اشتباه بسیاری راجع به هویّت روح القدس وجود دارند. بعضی به روح القدس چون نیرویی سحر آمیز نگاه میکنند. عدهای نیز او را چون نیرویی غیر شخصی میدانند که خدا آنرا برای پیروان عیسی مسیح فراهم آورده است. کلام خدا راجع به هویت روح القدس چه میگوید؟ کتاب مقدس، خیلی ساده و واضح، میگوید روح القدس خداست. همچنین به ما میگوید که روح القدس دارای شخصیت است، وجودی که دارای اندیشه ، اراده و احساس است.

این حقیقت که روح القدس خداست در بخشهای مختلفی از کلام خدا (از جمله اعمال 5: 3–4) مشهود است. در این قسمت، جایی که حنانيا به روح القدس دروغ گفته بود، پطرس خطاب به او چنین میگوید: "به انسان دروغ نگفتی بلكه به خدا." درواقع این آیه خیلی واضح مشخص میکند که: دروغ گفتن به روح القدس دروغ گفتن به خداست. همچنین از آنجایی که خصوصیات و صفات خدا به روح القدس نیز اطلاق میشود، میتوانیم چنین استنباط کنیم که روح القدس خداست. برای مثال، این حقیقت که روح القدس حاضر مطلق است در مزمور 139: 7–8 دیده میشود. "از روح تو كجا بروم؟ و از حضور تو كجا بگريزم؟ اگر به آسمان صعود كنم، تو آنجا هستی! و اگر در هاويه بستر بگسترانم اينك تو آنجا هستی"! همچنین در اول قرنتیان 2: 10 ما شاهد خصوصیت حاضر مطلق بودن روح القدس هستیم : "امّا خدا آنها را به روح خود بر ما كشف نموده است، زيرا كه روح همه چيز حتی عمقهای خدا را نيز تفحّص میكند. زيرا كيست از مردمان كه امور انسان را بداند جز روح انسان كه در وی میباشد. همچنين نيز امور خدا را هيچ كس ندانسته است، جز روح خدا."

همچنین میتوانیم چنین استنباط کنیم که روح القدس دارای شخصیت است چون صاحب اندیشه ، احساس و اراده است. روح القدس فکرمیکند و میداند (اول قرنتیان 2: 10). روح القدس محزون میشود (افسسیان 4: 30). روح القدس برای ما شفاعت میکند (رومیان 8: 26–27). روح القدس مطابق ارادهاش تصمیم میگیرد (اول قرنتیان 12: 7–11). روح القدس سومین شخص تثلیث اقدس است. به راستی روح القدس میتواند چون خداوند عمل کند و او همان تسلی دهنده و مشاوری است که مسیح وعدۀ آمدنش را داد ( یوحنا 14: 16 ، 26 ؛ 15: 26).

روح القدس کیست؟

چه وقت و چطور روح القدس را دریافت می کنیم؟



سوال: چه وقت و چطور روح القدس را دریافت می کنیم؟

جواب:
پولس رسول بطور واضح درس می داد که ما روح القدس را درست در همان وقتی دریافت می کنیم که عیسی مسیح را بعنوان نجات دهندة خود قبول می نماییم. اول قرنتیان 12 : 13 می گوید "زیرا که جمیع ما به یک روح در یک بدن تعمید یافتیم خواه یهود خواه یونانی خواه غلام خواه آزاد و همه از یک روح نوشانیده شدیم." رومیان 8 : 9 به ما می گوید که اگر کسی روح القدس را نداشته باشد، او متعلق به مسیح نیست: "وکسانی که جسمانی هستند نمی توانند خدا را خوشنود سازند. لکن شما در جسم نیستید بلکه در روح هر گاه روح خدا در شما ساکن باشد. و هر گاه کسی روح مسیح را ندارد وی از آن او نیست." افسسیان 1 : 13-14 به ما درس می دهد که روح القدس مُهر نجات برای همة کسانیست که ایمان می آورند: "و در وی شما نیز چون کلام راستی یعنی بشارت نجات خود را شنیدید در وی چون ایمان آوردید از روح قدوس وعده مختوم شدید. که بیعانة میراث ماست برای فدای آن ملک خاص او تا جلال او ستوده شود."

این سه قسمت از کلام خدا واضح می سازد که روح القدس را درست در همان وقتی دریافت می کنیم که نجات را بدست می آوریم. پولس نمی توانست بگوید که ما همه با یک روح تعمید یافتیم و همة ما از یک روح نوشیده ایم اگر همة ایمانداران قرنتس روح القدس را دریافت نکرده بودند. رومیان 8 : 9 حتی دلیل قویتریست، که می گوید اگر کسی روح مسیح را ندارد، متعلق به او نیست. بنابراین، داشتن روح نشانة داشتن نجات است. بعلاوه، روح القدس نمی تواند "مُهر نجات" باشد (افسسیان 1 : 13-14) اگر در همان وقت نجات دریافت نشود. خیلی از قسمتهای کلام خدا کاملا این را واضح می کند که نجات ما وقتیکه عیسی مسیح را بعنوان نجات دهنده دریافت می کنیم، مُهر می شود.

این موضوع بحث برانگیز است، چون خدمات روح القدس اغلب باعث ابهام می شوند. دریافت/ سکونت روح در وقت نجات انجام می گیرد. پُری روح القدس در زندگی یک مسیحی جریانی دائمیست. در حالیکه قبول داریم که تعمید روح در وقت نجات هم اتفاق می افتد، برای بعضی از مسیحیان اینطور نیست. این گاهی باعث می شود که تعمید روح با "دریافت روح" که در موقع نجات اتفاق می افتد اشتباه شود.

در نتیجه، ما چطور روح القدس را دریافت می کنیم؟ ما روح القدس را با دریافت عیسی مسیح بعنوان نجات دهندة خود دریافت می کنیم (رومیان 3 : 5-16). ما چه وقتی روح القدس را دریافت می کنیم؟ به محض اینکه ایمان می آوریم روح القدس را دریافت می کنیم.

چه وقت و چطور روح القدس را دریافت می کنیم؟

تعمید روح القدس چیست؟



سوال: تعمید روح القدس چیست؟

جواب:
تعمید روح القدس را می توانیم اینطور توضیح بدهیم که کار روح القدس است در وقت نجات که باعث اتحاد ایمانداران با مسیح و با ایمانداران دیگر در بدن مسیح می شود. در کتاب مقدس اول قرنتیان 12 : 12-13 مرکز بحث در مورد تعمید روح القدس است: "زیرا چنانکه بدن یکیست و اعضای متعدد دارد و تمامی اعضای بدن اگر چه بسیار است یکتن می باشد همچنین مسیح نیز می باشد. زیرا که جمیع ما بیکروح در یک بدن تعمید یافتیم خواه یهود خواه یونانی خواه غلام خواه آزاد و همه از یک روح نوشانیده شدیم" (1 قرنتیان 12: 13). در حالیکه رومیان 6 : 1-4 هر چند به روح خدا اشاره نمی کند، اما موقعیت ایماندار را قبل از ایمان به خدا به زبانی مشابه اول قرنتیان توضیح می دهد: "پس چه گوییم؟ آیا در گناه بمانیم تا فیض افزون گردد؟ حاشا! مایانیکه از گناه مردیم چگونه دیگر در آن زیست کنیم؟ آیا نمی دانید که جمیع ما که در مسیح عیسی تعمید یافتیم در موت او تعمید یافتیم؟ پس چونکه در موت او تعمید یافتیم با او دفن شدیم تا آنکه بهمین قسمیکه مسیح بجلال پدر از مردگان بر خاست ما نیز در تازگی حیات رفتار نماییم."

حقایق زیر برای درک واقعی تعمید روح لازمند. اول، 1 قرنتیان 12: 13 واضحا می گوید که همه تعمید یافته اند، درست مثل اینکه همه از یک روح نوشانیده شده اند (سکونت روح القدس). دوم، در هیچ جای کتاب مقدس، به ایمانداران گفته نشده که با و یا در روح تعمید بگیرید و یا اینکه تعمید در روح القدس را بطلبید. این نشان می دهد که همة ایمانداران این تجربه را داشته اند. سوم، افسسیان 4 : 5 بنظر می آید اشاره به تعمید روح القدس است. اگر اینطور باشد، تعمید در روح برای همة ایمانداران است، درست مثل "یک ایمان" و "یک پدر".

در نتیجه، تعمید روح القدس دو چیز انجام می دهد، 1) ما را به بدن مسیح وصل می کند، و 2) شریک در مصلوب شدن مسیح را واقعی می کند. در بدن او بودن یعنی با او در زندگی جدید قیام کردن (رومیان 6 : 4). ما باید از عطایای روحانی خود استفاده کنیم تا بدن بطور صحیح و مرتب همانطور که در 1 قرنتیان 12 : 13 می گوید کار کند. تعمید روح بعنوان پایة اتحاد کلیساست همانطور که در افسسیان 4 : 5 گفته شده است. از طریق تعمید روح القدس با مسیح در مرگ، دفن شدن، و قیامش شریک می شویم و این پایة جدایی ما از قدرت گناه را بنا می کند تا بتوانیم در زندگی جدید ادامه دهیم. (رومیان 6 : 1-10 و کولسیان 2 : 12).

تعمید روح القدس چیست؟

چطور من می توانم از روح القدس پر شوم؟



سوال: چطور من می توانم از روح القدس پر شوم؟

جواب:
آیة مهمی که در بارة درک پری از روح القدس وجود دارد در یوحنا 14 : 16 است، جاییکه عیسی قول داد روح در ایمانداران بطور دائمی ساکن شود. این مهم است که فرق بین سکونت روح و پری روح را بدانیم. سکونت دائمی روح فقط برای تعدادی از ایمانداران نیست و برای همة ایمانداران است. در چند جای کتاب مقدس این مفهوم را می رساند. اول، روح القدس هدیه ای است که به همة ایمانداران به عیسی بدون هیچ استثنایی داده می شود و شرطی بجز ایمان به مسیح برای آن گذاشته نشده است (یوحنا 7 : 37- 39). دوم، روح القدس در زمان نجات به شخص داده می شود (افسسیان 1 : 13 ). غلاطیان 3 : 2 همین حقیقت را تاکید می کند و می گوید در موقع ایمان آوردن روح در شخص ساکن شده و مُهر نجات او می شود. سوم، روح القدس بطور دائمی در ایمانداران ساکن می شود. روح القدس بعنوان بیعانه، و یا تعیین کنندة آیندة پر جلال آنها در مسیح به ایمانداران داده می شود (2 قرنتیان 1 : 22 و افسسیان 4 : 30).

این در تضاد با پری روح القدس است که در افسسیان 5 : 18 ذکر شده است. ما باید کاملا تسلیم روح القدس باشیم تا او بتواند ما را کاملا تسخیر کرده، بعبارتی ما را پر سازد. رومیان 8 : 9 و افسسیان 1 : 13-14 می گوید او در هر ایمانداری ساکن می شود، اما می تواند محزون هم بشود (افسسیان 4 : 30)، و فعالیت او در ما می تواند خاموش هم بشود (1 تسالونیکیان 5 : 19). وفتی ما اجازه می دهیم چنین چیزی انجام شود، آنوقت نمی توانیم عمل پری روح القدس و قدرت او از طریق ما را تجربه کنیم. پری از روح القدس یعنی آزادی روح برای پر کردن تمام قسمتهای زندگی، هدایت و کنترل ما. آنوقت قدرت او می تواند از ما جاری شود و آنچه انجام می دهیم برای خداوند پر بار باشد. پری از روح القدس فقط یک تظاهر خارجی نیست، بلکه مربوط به اعماق افکار و انگیزه های ما در اعمالمان دارد. مزمور 19 : 14 می گوید "سخنان زبانم و تفکر دلم منظور نظر تو باشد ای خداوند که صخرة من و نجات دهندة من هستی."

گناه جلوی پری از روح القدس را می گیرد و اطاعت از خدا پری از روح را ادامه می بخشد. افسسیان 5 : 18 به ما فرمان می دهد که از روح پر شویم. بهر حال دعا برای پری از روح القدس نیست که آنرا ممکن می کند. تنها اطاعت از فرمانهای خداست که به روح القدس آزادی می دهد در ما کار کند. چون ما هنوز گناه می کنیم، غیر ممکن است که در همه وقت پر از روح خدا باشیم. وقتی ما گناه می کنیم، باید فورا آنرا به خدا اعتراف کنیم و تعهد خود را برای پری از روح خدا و هدایت از او تجدید نماییم.

چطور من می توانم از روح القدس پر شوم؟

کفر به روح القدس چیست؟



سوال: کفر به روح القدس چیست؟

جواب:
مفهوم "کفر به روح القدس" در مرقس 3 : 22-30 و متی 12 : 22-32 آمده است. کلمة کفر بطور کلی ممکن است "بی احترامی توام با یاغیگری" معنی شود. این کلمه ممکن است به گناهانی اطلاق شود مثل لعنت کردن خدا و یا عمدا تحقیر کردن چیزهایی که مربوط به خداست. همچنین بدی و شرارت را به خدا نسبت دادن، یا انکار کردن خوبی هایی که باید به او نسبت بدهیم. بهر حال این مورد کفر، بطور خاص در متی 12 : 31 "کفر به روح القدس" گفته می شود. در متی 12 : 31-32، فریسیان، با اینکه شاهد معجزاتی از مسیح بودند که آنها را با قدرت روح القدس انجام می داد، اما می گفتند که او روح بد دارد "بعلزبول" (متی 12 : 24). حالا توجه کنید که در مرقس 3 : 30 عیسی خیلی اختصاصی می گوید که آنها "به روح القدس کفر کردند".

این کفر بخاطر این است که بجای اینکه بگویند عیسی از روح خدا پر است، گفتند که او روح شیطانی دارد. در نتیجه، این نوع بخصوص کفر نمی تواند امروزه انجام شود. عیسی مسیح مثل آن زمان بر روی زمین نیست. او بدست راست خدا نشسته است. کسی نمی تواند شاهد عینی معجزات مسیح در جسم باشد که بتواند بجای نسبت دادن به قدرت روح القدس به قدرت شیطان نسبت دهد. نزدیکترین مثال امروزی می تواند این باشد که کسی نجات و عوض شدن زندگی یک ایماندار به مسیح را بجای به قدرت روح القدس به قدرت شیطان نسبت دهد.

کفر به روح القدس امروزه، که به همان اندازه غیر قابل بخشش است، بسر بردن در بی ایمانی دائمی می باشد. برای کسی که در بی ایمانی می میرد بخششی نیست. رد کردن دائمی روح القدس که سعی می کند شخص را به اعتماد کردن به عیسی مسیح تشویق کند، کفریست که بخشیده نمی شود. بیاد بیاورید در یوحنا 3 : 16 چه می گوید "زیرا خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانة خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد." جلوتر در همان باب آیه ای است که می گوید "آنکه به پسر ایمان آورده باشد حیات جاودانی دارد و آنکه به پسر ایمان نیاورد حیات را نخواهد دید بلکه غضب خدا بر او می ماند." (یوحنا 3 : 36). تنها دلیلی که کسی بخشش را دریافت نکند این است که در میان "هرکه به او ایمان آورد" نباشد، چون در اینصورت "پسر را رد می کند."

کفر به روح القدس چیست؟

چطور بدانم عطایای روحانی من چیست؟



سوال: چطور بدانم عطایای روحانی من چیست؟

جواب:
فرمول اسرار آمیزی برای تعیین کردن عطایای روحانی وجود ندارد. روح القدس عطایای روحانی را بطوریکه صلاح بداند به اشخاص می بخشد (1 قرنتیان 12 : 7-11). یک مشکل عمومی برای مسیحیان این وسوسه است که آنقدر در عطایای روحانی درگیر می شوند که فقط می خواهند خدا را در محدودة عطایی که فکر می کنند عطایشان است خدمت کنند. عطایای روحانی اینطور عمل نمی کنند. خدا ما را خوانده تا او را در همه چیز با اطاعت خدمت کنیم. او ما را برای هر کاری که بخواند با هر نوع عطایی که لازم باشد مجهز می کند تا آن کار را به انجام برسانیم.

تشخیص عطایای روحانی بطرق مختلف انجام می شود. پاسخنامه هایی که در دسترس هستند تا کمک به تشخیص عطایای روحانی کنند، می توانند کمک خوبی باشند، ولی تمی توان تنها بر آنها تکیه کرد. کسانی که ما را در حین خدمت خدا می بینند، معمولا می توانند عطای روحانی ما را بهتر از خودمان تشخیص بدهند. دعا هم در اینباره خیلی مهم است. تنها کسی که کاملا می داند ما به چه عطایی مجهز شده ایم کسی است که خودش آن عطا را به ما داده و او روح القدس است. ما می توانیم از خدا بخواهیم که به ما نشان بدهد چطور از عطایایمان برای جلال خدا استفاده کنیم.

بله، خدا بعضی را برای تعلیم می خواند و به آنها عطای تعلیم می دهد. خدا بعضی را برای خدمتگذاری می خواند و آنها را با عطای کمک کردن به دیگران برکت می دهد. بهر حال، اینکه بطور خاص بدانیم چه عطایی داریم ما را از خدمت در قسمتهای دیگر معاف نمی کند. آیا مفید است که بدانیم خدا چه عطایای روحانی به ما داده است؟ البته که مفید است. آیا اشتباه است که آنقدر روی عطایای روحانی تکیه کنیم که فرصت خدمت کردن به خدا را از دست بدهیم؟ بله، اگر ما به خدا تعهد داریم که از ما استفاده کند، او به ما کمک می کند تا با عطایای لازم مجهز شویم.

چطور بدانم عطایای روحانی من چیست؟

آیا عطایای معجزه آسا برای امروزه است؟



سوال: آیا عطایای معجزه آسا برای امروزه است؟

جواب:
اول، مهم است که بدانیم معنی این سوال این نیست که آیا خدا امروزه هنوز معجزه می کند. احمقانه و غیر کتاب مقدسی است اگر ادعا کنیم که خدا امروزه مردم را شفا نمی دهد، با مردم حرف نمی زند، و آیات و معجزات انجام نمی دهد. سوال این است که آیا عطایای معجزه آسا چنانکه در 1 قرنتیان 12-14 توضیح داده شده است، هنوز در کلیسا ها فعال است. در ضمن معنی این سوال این نیست که آیا روح القدس می تواند به کسی عطای معجزه آسا بدهد. سوال این است که آیا روح القدس امروزه عطایای معجزه آسا را به مردم می دهد. بالا تر از همه چیز، ما کاملا تشخیص می دهیم که روح القدس آزاد است که بر حسب ارادة خود عطایا را ببخشد (1 قرنتیان 12 : 7-11).

در کتاب اعمال رسولان و رسالات، بیشتر معجزات بوسیلة شاگردان و نزدیکان آنها انجام می شد. پولس رسول به ما این دلیل را می دهد که چرا: "بدرستیکه علامات رسول در میان شما با کمال صبر از آیات و معجزات و قوات پدید گشت." (2 قرنتیان 12 : 12). اگر هر ایمانداری در مسیح با قدرت انجام آیات و معجزات مجهز می شد، پس آیات و معجزات نمی توانستند "علامت" رسول باشد. اعمال 2 : 22 به ما می گوید که عیسی از جانب خدا مبرهن گشت به قوات و عجایب و آیات. به همین شکل، رسولان بعنوان فرستادگان خالص از طرف خدا علامتشان انجام آیات و معجزات بود. اعمال 14 : 3 توضیح می دهد که پیغام انجیل با انجام معجزات از طرف پولس و برنابا "تائید" می شد.

بابهای 12-14 اول قرنتیان در مورد عطایای روح صحبت می کند. از این بابها بنظر می آید که به ایمانداران معمولی بعضی اوقات عطای معجزات داده می شد (12: 8-10 و 28-30). به ما گفته نشده که این چقدر معمول بود. از آنچه در بالا یاد گرفتیم، که علامت رسولان آیات و معجزات بود و بنظر می آید که دادن عطای آیات و معجزات به مسیحیان معمولی امری استثنایی بود نه امری عمومی و قانون. بجز رسولان و نزدیکان آنها، در هیچ جای عهد جدید بطور خاصی انجام آیات و معجزات را بعنوان عطای روح توضیح نمی دهد.

همچنین مهم است که توجه کنیم که کلیسای اولیه همة کتاب مقدس را آنطور که ما داریم، نداشت (2 تیموتاوس 3 : 16-17). بنابراین، عطایای نبوت، کلام علم، حکمت، و غیره برای آنها لازم بود تا بدانند که خدا از آنها چه می خواهد انجام دهند. عطای نبوت ایمانداران را قادر به دریافت حقیقت و مکاشفة جدید از طرف خدا می کرد. امروزه که مکاشفة خدا در کتاب مقدس کامل شده است، دیگر نیازی به "عطایای مکاشفه ای" نیست. لااقل نه با وسعت و ظرفیتی که در عهد جدید بود.

خدا هر روزه با معجزات مردم را شفا می دهد. خدا امروزه هم با ما صحبت می کند، هم بصورت واضح و قابل شنیدن و هم در افکار ما و یا بوسیلة عواطف و احساساتمان. خدا هنوز آیات و معجزات عجیبی انجام می دهد و بعضی اوقات آنها را از طریق مسیحیان انجام می دهد. بهر حال، این چیزها الزاما عطای معجزات نیستند. هدف اولیة عطای معجزات ثابت کردن این بود که انجیل حقیقت دارد و رسولان فرستادگان حقیقی خدا هستند. کتاب مقدس صریحا نمی گوید که عطای معجزات متوقف شده است، اما پایة این را می گذارد که چرا امروزه کمتر از آنچه در عهد جدید نوشته شده اتفاق می افتد.

آیا عطایای معجزه آسا برای امروزه است؟

عطیۀ تکلم به زبانها چیست؟ آیا عطیۀ تکلم به زبانها برای امروز است؟



سوال: عطیۀ تکلم به زبانها چیست؟ آیا عطیۀ تکلم به زبانها برای امروز است؟

جواب:
اولین واقعۀ تکلم به زبانها در روز پنطیکاست بوقوع پیوست که در کتاب اعمال رسولان 2 : 1-4 بیان شده است. رسولان به میان مردم رفته و خبر خوش انجیل را به زبان خود آنها با آنان در میان گذاشتد. "و اهل كَرِيت و عَرَب، اينها را میشنويم كه به زبانهای ما ذكر كبريائی خدا میكنند." (اعمال 2 : 11). ترجمۀ یونانی و تحت اللفظی "زبانها " به معنی زبانهای مختلف میباشد. بنابراین عطیۀ تکلم به زبانها یعنی صحبت کردن به زبانی که شخص در گذشته آنرا بَلد نبوده، و به جهت خدمت به کسانی که آن زبان را صحبت می کنند عطا شده است. در رسالۀ اول قرنتیان بابهای 12 – 14، جائی که پولس درباره عطایای معجزهآسا صحبت میکند، چنین میگوید: "امّا الحال ای برادران، اگر نزد شما آيم و به زبانها سخن رانم، شما را چه سود میبخشم؟ مگر آنكه شما را به مكاشفه يا به معرفت يا به نبوّت يا به تعليم گويم." (اول قرنتیان 14 : 6) طبق نظر پولس رسول و مطابق با آنگونه که اعمال رسولان "زبانها" را توصیف میکند، تکلم به زبانها زمانی با ارزش است که شخص پیغام خدا را به زبان خود بشنود. در غیر اینصورت، بی فایده است اگر تفسیر و ترجمه نشود.

کسی که عطیۀ ترجمه زبانها را داشت (اول قرنتیان 12 : 30)، حتی اگر نمیدانست که گوینده با چه زبانی صحبت میکرد، میتوانست بفهمد که او چه میگوید. و در نتیجه پیغام گفته شده را برای سایرین بازگو میکرد تا آنها نیز پیغام را درک نمایند. "بنابراين كسی كه به زبانی سخن میگويد، دعا بكند تا ترجمه نمايد." (اول قرنتیان 14 : 13). اگر زبانها ترجمه نمیشد، برخورد پولس بسیار جدی بود: "لكن در كليسا بيشتر میپسندم كه پنج كلمه به عقل خود گويم تا ديگران را نيز تعليم دهم از آنكه هزاران كلمه به زبان بگويم." (اول قرنتیان 14 : 19)

آیا خدا امروز نیز عطیۀ تکلم به زبانها را عطا میکند؟ اول قرنتیان 13 : 8 به خاتمه یافتن این عطیه اشاره میکند، اگر چه، این خاتمه یافتن را با آمدن "كامل" مرتبط میسازد (اول قرنتیان 13 :10). بعضیها به تفاوت گفتاری در این آیه نبوتی اشاره میکنند؛ "درحالِ خاتمه یافتن" یا "خاتمه یافته" که خود نشانهای برای آمدن کامل است. ولی بهر حال این موضع بطور دقیق در متن، مشخص نشده است. بعضیها نیز به متونی چون اشعیا 28 : 11 و یوئیل 2 : 28 – 29 اشاره کرده معتقدند که تکلم به زبانها نشانه و گواه آمدن داوری خداوند است. اول قرنتیان 14 : 22 زبانها را نشانی برای بیایمانان توصیف میکند. مطابق این بحث، عطیۀ تکلم به زبانها چون هشداری به یهودیان بود مبنی بر اینکه خدا بزودی اسرائیل را برای رّد کردن عیسی مسیح، داوری خواهد نمود. بنابراین وقتی خداوند حقیقتاً اسرائیل را داوری (تخریب اورشلیم بوسیله رومیها در سال 70 میلادی) نمود، دیگر عطیۀ زبانها لازم نبود چون هدف و مقصود آن به انجام رسیده بود. شاید این دیدگاه درست باشد اما با این وجود به وقوع رسیدن هدف اولیه، لزوماً نمیتواند به منزلۀ پایان آن باشد. کلام بطور قطعی نتیجه گیری نمیکند که عطیۀ تکلم به زبانها به پایان رسیده است.

در ضمن، اگر عطیۀ تکلم به زبانها در کلیسای امروزی فعال بود، باید مطابق با معیار کلام خدا به انجام میرسید: باید با زبانی حقیقی و قابل فهم بیان شود (اول قرنتیان 14 : 10). هدف آن بایستی انتقال کلام خدا به شخصی، که زبان متفاوتی صحبت میکند، باشد (اعمال 2 : 6 – 12). باید با دستورالعملی که خدا توسط پولس رسول فرمود مطابقت داشته باشد. "اگر كسی به زبانی سخن گويد، دو دو يا نهايت سه سه باشند، به ترتيب و كسی ترجمه كند. امّا اگر مترجمی نباشد، در كليسا خاموش باشد و با خود و با خدا سخن گويد" (اول قرنتیان 14 : 27 - 28). همچنین باید از اول قرنتیان 14 : 33 نیز متابعت کند که میگوید: "زيرا كه او خدای تشويش نيست بلكه خدای سلامتی، چنانكه در همۀ كليساهای مقدّسان".

بطور قطع، خدا میتواند توانایی تکلم به زبانهای دیگر را بدهد، تا ما بتوانیم با اشخاص دیگر به زبان خود آنها ارتباط بر قرار کنیم. لكن در جميع اينها همان يك روح فاعل است كه هر كس را فرداً بحسب ارادۀ خود تقسيم میكند (اول قرنتیان 12 : 11). فقط تصور کنید، چطور خدمات بشارتی توسعه مییافت، اگر مبشرین زبانهای دیگر را فرا نمیگرفتند و قادر نبودند که با اقوام دیگر به زبان بومیشان صحبت کنند. اگر چه خداوند را همه چیز ممکن است، اما اینطور بنظر نمی رسد که عطیۀ تکلم به زبانها آنطور که در عهد جدید رایج بود، امروزه نیز به عملی باشد مگر در صورتی که بسیار مفید باشد. اکثر ایماندارانی که ادعا میکنند عطیۀ تکلم به زبانها را دارند مطابق معیار کلام خدا که در بالا مطرح شد عمل نمیکنند.

آنانی که اعتقاد دارند عطیۀ تکلم به زبانها به عنوان "زبان دعا" است و میتواند برای تهذیب نفس مفید باشد، ایدۀ خود را از اول قرنتیان 14 : 4 و یا از 14 : 28، گرفتهاند. "هر كه به زبانی میگويد، خود را بنا میكند، امّا آنكه نبوّت مینمايد، كليسا را بنا میكند". در تمام طول باب 14 پولس بر ترجمه و تفسیر تأکید میکند؛ برای مثال 14 : 5 – 12 را در نظر بگیرید. یا آنچه را که در آیه 4 مطرح میکند: "هر كه به زبانی میگويد، خود را بنا میكند، امّا آنكه نبوّت مینمايد، كليسا را بنا میكند و خواهش دارم كه همۀ شما به زبانها تكلم كنيد، لكن بيشتر اينكه نبوّت نماييد زيرا كسی كه نبوّت كند بهتر است از كسی كه به زبانها حرف زند، مگر آنكه ترجمه كند تا كليسا بنا شود". عهد جدید در هیچ جا، بطور دقیق راجع به دعا بوسیلۀ زبانها تعلیم نمیدهد. و در هیچ جا اشاره نمیکند که شخصی با زبانها دعا نمود. اگر تکلم به زبانها معیار تهذیب نفس است، عادلانه نیست آنانی که از چنین عطیهای بی بهره هستند، قادر به تهذیب خود نباشند؟ اول قرنتیان 12 : 29 – 30 واضحاً اعلام میدارد که هر کسی عطیۀ تکلم به زبانها را ندارد.

عطیۀ تکلم به زبانها چیست؟ آیا عطیۀ تکلم به زبانها برای امروز است؟