چه نقشه ای برای نجات انسان وجود دارد؟



سوال: چه نقشه ای برای نجات انسان وجود دارد؟

جواب:
آیا شما گرسنه هستید؟ منظور گرسنگی جسمی نیست، بلکه آن حسّ جویندگی است که در پی چیزی والاتر در زندگی می باشد. آیا در درون خود چیز عمیقی می بینید که گویا هیچگاه ارضاء نشده است؟ اگر اینچنین است، به عیسی مسیح روی آورید؛ او جواب شماست. او فرمود: "من نان حیات هستم. کسی که نزد من آید هرگز گرسنه نشود و هر که به من ایمان آرد هرگز تشنه نگردد" (یوحنا 35:6).

آیا شما خود را سردرگم می بینید؟ آیا زندگی بی هدفی را دنبال میکنید؟ آیا خود را در تاریکی سرگردان می بینید؛ جائی که کسی نیست شما را به نور راهنمائی کند؟ اگر اینچنین است، به عیسی مسیح روی آورید؛ او جواب شماست. او فرمود: "من نور عالم هستم. کسی که مرا متابعت کند در ظلمت سالک نشود، بلکه نور حیات را یابد" (یوحنا 12:8).

آیا هرگز احساس کرده اید که پشت درهای بسته گیر کرده اید و هر دری هم که بسوی شما گشوده می شود، به سوی یک زندگی تهی و بی معناست؟ آیا جویای دری هستید که شما را به یک زندگی پرمعنی رهنمون سازد؟ اگر اینچنین است، به عیسی مسیح روی آورید؛ او جواب شماست. او فرمود: "من در هستم. هر که از من داخل گردد نجات یابد و بیرون و درون خرامد و نجات یابد" (یوحنا 9:10).

در رابطۀ خود با دیگران، آیا خود را شکست خورده می بینید؟ آیا دوستی های شما سطحی و توخالی هستند؟ آیا به نظر می رسد که همه در پی سؤ استفادۀ شخصی از شما هستند؟ ؟ اگر اینچنین است، به عیسی مسیح روی آورید؛ او جواب شماست. او فرمود: "من شبان نیکو هستم. شبان نیکو جان خود را در راه گوسفندان می نهد... من شبان نیکو هستم و خاصّان خود را می شناسم و خاصّان من مرا می شناسند" (یوحنا 11:10 ،14 ).

آیا از خود می پرسید که بعد از مُردن چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا از زندگی کردن برای چیزهای فانی خسته شده اید؟ آیا بعضی اوقات فکر نمی کنید که زندگی بی معنا است؟ آیا طالب زندگی بعد از مرگ هستید؟ اگر اینچنین است، به عیسی مسیح روی آورید؛ او جواب شماست. او فرمود: "... من قیامت و حیات هستم. هر که به من ایمان آورد، اگر مرده باشد، زنده گردد. و هر که زنده بُوَد و به من ایمان آورد، تا به ابد نخواهد مرد...." (یوحنا 25:11–26)

راه چیست؟ حقیقت چیست؟ زندگی و حیات چیست؟ عیسی مسیح اینگونه پاسخ می دهد: "من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس نزد پدر جز به وسیلۀ من نمی آید."

همۀ این سؤالات ناشی از گرسنگی روحانی شماست که فقط مسیح میتواند آن را ارضاء کند. عیسی تنها شخصی است که میتواند از تاریکی ها پرده بردارد. عیسی مسیح دری است بسوی یک زندگی ارضاء شده. عیسی آن دوست واقعی و شبان نیکوئی است که شما بدنبال او می گردید. عیسی حیات واقعی در این دنیا و در زندگی آینده است. عیسی مسیح راه نجات شماست.

اگر خود را از نقطه نظر روحانی گرسنه می بینید، اگر احساس می کنید در تاریکی وسیعی گم شده اید، اگر زندگی برای شما بدون مفهوم است، همه و همه به این دلیل است که شما از خدا دور هستید (جامعه 20:7؛ رومیان 23:3). این احساس خلاء که درون قلب خود می بینید، ثابت می کند که خدا در زندگی شما حضور ندارد. ما آفریده شده بودیم تا با خدا در رابطه و مشارکت باشیم، ولی گناهِ ما باعث گسسته شدن این رابطه شده است. و بدتر اینکه نه فقط زندگی جسمانی خود بر زمین را در دوری از او می گذرانیم، بلکه برای تمام ابدیت از او جدا خواهیم بود (رومیان 23:6 ؛ یوحنا 36:3).

آیا برای این مشکل راه حلی وجود دارد؟ بلی؛ عیسی جواب این مشکل است. عیسی مسیح گناهان ما را بر خود گرفت (دوم قرنتیان 21:5). او به جای ما مُرد (رومیان 8:5) و مجازاتی را که ما لایق آن بودیم بر خود گرفت. پس از سه روز، او از مردگان برخاست و پیروزی خود را بر گناه و موت ثابت نمود (رومیان 4:6–5). اما چرا او این کار را کرد؟ عیسی مسیح، خود جواب این سؤال را می دهد: "کسی مُحبتِ بزرگتر از این ندارد که جان خود را بجهت دوستان خود بدهد" (یوحنا 13:15). عیسی مُرد تا ما حیات داشته باشیم. اگر ما به مسیح ایمان آوریم و مطمئن باشیم که مرگ او بهای مجازات گناهان ما بود، همۀ گناهان ما بخشیده خواهند شد. در این صورت است که تشنگی روحانی ما ارضاء خواهد شد، تاریکی به نور تبدیل خواهد شد، یک زندگی پر معنا و با هدف را تجربه خواهیم کرد، بهترین دوست و شبان نیکوی خود را خواهیم شناخت، و اطمینان خواهیم داشت که پس از مرگ حیات جاودانی خواهیم داشت ـ حیاتی قیام یافته در آسمان به همراه عیسی مسیح در ابدیت.

"زیرا خدا اینقدر جهان را محبت نمود که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد، هلاک نگردد بلکه حیات جاودان یابد." (یوحنا 16:3)

آیا با مطالعۀ این مطالب تصمیم گرفتید تا با ایمان مسیح را در قلب خود بپذیرید؟ اگر اینچنین است، لطفاً دگمۀ زیر را فشار دهید. "امروز مسیح را در قلب خود پذیرفتم"
چه نقشه ای برای نجات انسان وجود دارد؟

آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است؟ یا بوسیله ایمان و عمل؟



سوال: آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است؟ یا بوسیله ایمان و عمل؟

جواب:
شاید این مقوله یکی از مهمترین سؤالات الاهیات مسیحی باشد. همین پرسش باعث ایجاد نهضت اصلاحات وجدایی میان کلیساهای پروتستان و کاتولیک شد. این سئوال مبنای تفاوت کلیدی میان مسیحیت کتاب مقدسی و سایر فرقههای مسیحی است. آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است یا اینکه اعمال را نیز شامل میشود؟ آیا من فقط با ایمان به مسیح نجات یافتهام یا اینکه بوسیلۀ ایمان به مسیح و (اضافه بر آن) به کمک انجام بعضی ازاعمال خاص؟

سئوال راجع به نجات فقط بوسیلۀ ایمان و یا نجات بوسیلۀ ایمان و اعمال اغلب بوسیلۀ کسانی مطرح میشود که برایشان سخت است که میان قسمتهای مختلف کتاب مقدس ارتباط و هماهنگی ایجاد کنند. رومیان 3: 28؛ 5: 1 و غلاطیان 3: 24 را با یعقوب 2: 24 مقایسه کنید. عدّهای بعد از چنین مقایسهای تفاوت را میان دیدگاه پولس (نجات بوسیله ایمان تنها) و یعقوب (نجات بوسیله ایمان و عمل) میدانند. واقعیت این است که پولس و یعقوب هیج تعارضی با یکدیگر ندارند. تنها اختلافی که شاید به عقیدۀ برخی میتواند وجود داشته باشد؛ پیرامون رابطۀ ایمان و عمل است. پولس به شکلی کاملاً جزمی اعلام میدارد که انسان فقط با ایمان عادل شمرده میشود (افسسیان 2: 8 -9) در حالی که یعقوب واضحاً تعلیم میدهد که نجات بوسیلۀ ایمان وعمل است. این مسئلۀ مُبرهَن میتواند با بررسی دقیق سخنان یعقوب پاسخ داده شود. یعقوب درواقع هر گونه اعتقادی را که مبنی بر ایمان بدون عمل باشد نفی میکند (یعقوب 2: 20–26). یعقوب نمیگوید که عادل شمرده شدگی بوسیلۀ ایمان و اعمال است بلکه میگوید که اگر کسی واقعاً عادل شمرده شده است، بطور قطع تغییرات و اعمال نیکویی را درحیات خود خواهد داشت. اگر شخصی ادعای ایمان کند اما هیچ عمل نیکویی در زندگی او یافت نشود، آنگاه یقیناً او هیچ ایمان واقعی در مسیح عیسی نداشته است (یعقوب 2: 14، 17 ، 20 ، 26).

پولس نیز در نوشتههای خود همین مورد را خاطر نشان میسازد. ایمانداران باید در زندگی خود میوههای نیکوئی را داشته باشند که در غلاطیان 5: 22–23 ذکر شدهاند. درست بعد از اینکه پولس در افسسیان 2: 8-9 اعلام میدارد که ما محض فیض نجات یافتهایم و نه از اعمال ، در افسسیان 2: 10 مدعی میشود که آفریده شدهایم برای کارهای نیکوئی که خدا از قبل مهیا نمود. پولس نیز از یک زندگی تغییر یافته همان انتظارات یعقوب را دارد. "پس اگر کسی در مسیح باشد خلقت تازهای است، چیزهای کهنه در گذشت اینک همه چیز تازه شده است" ( دوم قرنتیان 5: 17). تعلیم پولس و یعقوب در مورد نجات هیچ تضادی با یکدیگر ندارد. بلکه آنها یک منظور را با نگرشهای مختلفی بیان میکنند. پولس خیلی ساده ، بر عادل شمرده شدگی فقط با ایمان تأکید میکند در حالی که یعقوب بر این حقیقت تأکید دارد که ایمان در مسیح باید به اعمال نیکو منتهی شود.

آیا نجات فقط بوسیلۀ ایمان است؟ یا بوسیله ایمان و عمل؟

آیا کسی که نجات یافته است برای همیشه نجات یافته است؟



سوال: آیا کسی که نجات یافته است برای همیشه نجات یافته است؟

جواب:
آیا وقتی کسی نجات پیدا میکند، برای همیشه نجات یافته است؟ وقتی مردُم عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود میپذیرند، میان آنان و خداوند رابطهای برقرار میشود که خود تضمین کنندۀ ابدی نجات آنهاست. بخشهای متعددی از کلام خدا این حقیقت را روشن میکنند.

الف) رومیان 8 : 20 میگوید: "و آنانی را كه از قبل معين فرمود، ايشان را هم خواند و آنانی را كه خواند ايشان را نيز عادل گردانيد و آنانی را كه عادل گردانيد، ايشان را نيز جلال داد". این آیه به ما میگوید از همان لحظهای که خداوند ما را انتخاب نمود، مثل این بود که در حضور او در آسمان جلال یافتیم. هیچ چیزی نمیتواند، حتی یک روز، ایماندار را از جلال یافتن باز دارد چرا که خداوند این را در آسمان مقرّر کرده است. وقتی شخصی عادل شمرده شد، از آنجایی که در آسمان جلال یافته است، نجات او نیز تضمین یافته و در امن و امان است.

ب) پولس در رومیان 8 : 33 – 34 دو سئوال بسیار اساسی میپرسد: "كيست كه بر برگزيدگان خدا مدّعی شود؟ آيا خدا كه عادل كننده است؟ كيست كه بر ايشان فتوا دهد؟ آيا مسيح كه مُرد بلكه نيز برخاست، آنكه به دست راست خدا هم هست و ما را نيز شفاعت میكند؟" چه کسی بر برگزیدگان خدا فتوا میدهد؟ هیچ کس، چرا که مسیح مدافع ماست. چه کسی ما را محکوم میکند؟ هیچ کس، چون مسیح که در راه ما مُرد، همان کسی است که میتواند ما را محکوم کند. و این در حالی است که قاضی و مدافع ما، همان مسیح نجات دهنده است.

پ) مسیحیان زمانی دوباره (از سر نو) متولد میشوند که ایمان آورند (یوحنا 3 : 3 ؛ تیطس 3 : 5). اگر شخص مسیحی نجات خود را از دست بدهد، او کسی است که هرگز از سر نو مولود نشده است. در کلام خدا هیچ مدرکی مبنی بر از بین رفتن تولد تازه وجود ندارد.

ج) روح القدس در ایمانداران ساکن است (یوحنا 14 : 17 ؛ رومیان 8 : 9) و همۀ ایمانداران را در بدن مسیح تعمید میدهد (اول قرنتیان 12 : 13). اگر قرار باشد که ایمانداری نجات خود را از دست بدهد باید از بدن مسیح جدا باشد.

چ) یوحنا 3 : 15 میگوید کسی که به مسیح ایمان آورد "حیات جاودان" خواهد یافت. اگر شما امروز به مسیح ایمان آورید و حیات جاودان یابید ولی فردا آنرا ازدست دهید، دیگر لفظ " جاودان" هیچ معنایی ندارد. بنابراین اگر نجات خود را از دست دهید تمام وعدههای حیات جاودانی در کلام خدا با اشکال مواجه خواهند شد.

ح) من فکر میکنم بهترین گواه قطعی را خود کلام خدا مطرح میکند: "زيرا يقين میدانم كه نه موت و نه حيات و نه فرشتگان و نه رؤسا و نه قدرتها و نه چيزهای حال و نه چيزهای آينده و نه بلندی و نه پستی و نه هيچ مخلوق ديگر قدرت خواهد داشت كه ما را از محبّت خدا كه در خداوند ما مسيح عيسی است جدا سازد" (روميان 8 : 38 – 39). بیاد داشته باشید که همان خدائی که شما را نجات داده است، شما را حفظ نیز خواهد نمود. وقتی نجات مییابیم برای همیشه نجات یافتهایم. نجات ما به طور قطع تا به ابد تضمین شده است.

آیا کسی که نجات یافته است برای همیشه نجات یافته است؟

آیا بحث امنیت ابدی مبنای کتاب مقدسی دارد؟



سوال: آیا بحث امنیت ابدی مبنای کتاب مقدسی دارد؟

جواب:
وقتی مَردُم درک میکنند که عیسی مسیح نجات دهندۀ آنهاست، آنان وارد رابطهای با خدا میشوند که تضمین کنندۀ پایداری نجاتشان میباشد. یهودا آیه 24 اعلام میدارد: "الآن او را كه قادر است كه شما را از لغزش محفوظ دارد و در حضور جلال خود شما را بی عيب به فرحی عظيم قايم فرمايد". قدرت خداوند میتواند ایماندار را از لغزش بازدارد. این مبتنی بر خداست نه بر ما، تا ما را نیز در حضور مقدسش سهیم کند. پایداری نجات ، در اثر این است که خداوند ما را حفظ میکند؛ نه اینکه ما حافظ نجات خود هستیم.

عیسی مسیح خداوند فرمود: "من به آنها حيات جاودانی می‌دهم و تا به ابد هلاك نخواهند شد و هيچكس آنها را از دست من نخواهد گرفت. پدری كه به من داد از همه بزرگتر است و كسی نمی‌تواند از دست پدر من بگيرد" (يوحنا 10 : 28 – 29). عیسی مسیح و پدر، هر دو ما را محکم در آغوششان گرفتهاند. چه کسی میتواند ما را از آغوش پدر و پسر جدا سازد؟

افسسیان 4 : 30 به ما میگوید که ایمانداران تا روز رستگاری مختوم شدهاند. اگر نجات ایمانداران واقعاً پایداری و امنیت نداشته باشد، آنها نمیتوانند تا به روز رستگاری مختوم شده باشند؛ بلکه فقط تا لحظۀ گناه، ارتداد و بیایمانی دوام خواهند داشت. یوحنا 3 : 15 – 16 میگوید: "هر كه به او ايمان آرد هلاك نگردد، بلكه حيات جاودانی يابد". حال اگر به شخصی قول حیات ابدی داده شود و بعد از او گرفته شود، دیگر نمیشود آن حیات را ابدی خواند. اگر پایداری نجات حقیقت ندارد، پس همۀ وعدههای حیات ابدی که در کلام خدا ذکر شدهاند با اشکال مواجه هستند.

قویترین دلیل امنیت ابدی خود را در رسالۀ پولس رسول به رومیان 38:8-39 مییابیم. "زیرا یقین میدانم که نه موت و نه حیات، و نه فرشتگان و نه رؤسا و نه قدرتها، و نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، و نه بلندی و نه پستی، و نه هیچ مخلوق دیگر قدرت خواهد داشت که ما را از محبت خدا که در مسیح عیسی است جدا سازد." محبت خدا نسبت به آنانی که آنها را رهانیده است اساس پایداری ابدی آنان است. امنیت ابدی ما توسط عیسی مسیح خریداری شده، توسط خدای پدر وعده داده شده، و توسط روح القدس مُهر زده شده است.

آیا بحث امنیت ابدی مبنای کتاب مقدسی دارد؟

مردم قبل از اینکه عیسی برای گناهان ما بمیرد، چطور نجات می یافتند؟



سوال: مردم قبل از اینکه عیسی برای گناهان ما بمیرد، چطور نجات می یافتند؟

جواب:
از زمان سقوط انسان، پایة نجات همیشه بر اساس مرگ مسیح بوده است. هیچکس، نه قبل از صلیب یا از زمان صلیب، می توانسته بدون آن واقعة بزرگ تاریخی نجات بیابد. مرگ مسیح جریمة گناهان گذشتة مقدسین عهد عتیق و گناهان آیندة مقدسین عهد جدید را پرداخت کرد.

لازمة نجات همیشه ایمان بوده است و موضوع ایمان همیشه خدا بوده است. نویسندة مزامیر می نویسد که خوشا به حال همة آنانیکه به او توکل دارند (مزمور 2 : 12). پیدایش 15 : 6 به ما می گوید که ابراهیم به خدا ایمان آورد و همین برای خدا کافی بود که برای او عدالت بحساب بیاید (رومیان 4 : 3-8). سیستم قربانی عهد عتیق گناهان را برنداشت، چنانکه عبرانیان 10 : 1-10 واضحا درس می دهد. اما بهر حال عهد عتیق به زمانی اشاره می کرد که پسر خدا خون خود را برای گناهان بشر می ریخت.

آنچه در طی تاریخ عوض شده است، محتوای ایمان یک ایماندار است. آنچه خدا برای ایمان، لازم معرفی می کند، بر اساس میزان مکاشفه ایست که تا آن تاریخ به او داده شده است. این را مکاشفة تدریجی می گویند. آدم قولی را که خدا در پیدایش 3 : 15 داد باور کرد که از نسل زن کسی بر شیطان پیروز می شود. آدم این را باور کرد، چون اسمی که بر روی حوا گذاشت (آیة 20) این را نشان می دهد و خدا بلافاصله قبول این ایمان به وعده را با پوشاندن آنها با پوست (آیة 21) نشان داد. در آن موقع آدم چیزی بیشتر نمی دانست ولی آنچه می دانست قبول کرد.

ابراهیم خدا را بر اساس وعده و مکاشفاتی که او در پیدایش 12 و 15 آشکار کرد، باور نمود. قبل از موسی، کلام نوشته شده ای نبود، اما انسان برای آنچه خدا مکشوف کرده بود مسئول بود. در تمام عهد عتیق، ایمانداران نجات یافتند با این ایمان که روزی خدا مشکل گناه آنها را برمی دارد. امروزه وقتی به عقب نگاه می کنیم، ایمان داریم که او گناهان ما را بر صلیب برداشت (یوحنا 3 : 16 و عبرانیان 9 : 28).

در مورد ایمانداران زمان مسیح قبل از مرگ و قیام او چطور؟ آنها به چه ایمان داشتند؟ آیا آنها معنی کامل مردن مسیح بر صلیب برای گناهانشان را می فهمیدند؟ در اواخر خدمتش "عیسی بشاگردان خود خبر دادن آغاز کرد که رفتن او به اورشلیم و زحمت بسیار کشیدن از مشایخ و روسای کهنه و کاتبان و کشته شدن و در روز سوم برخاستن ضروریست" (متی 16 : 21-22). عکس العمل شاگردانش به این پیغام چه بود؟ "و پطرس او را گرفته شروع کرد به منع نمودن و گفت حاشا از تو ای خداوند که این بر تو هرگز واقع نخواهد شد" پطرس و شاگردان دیگر تمام حقیقت را نمی دانستند، اما نجات را داشتند چون باور کردند که خدا مشکل گناهان آنها را حل خواهد کرد. آنها دقیقا نمی دانستند او اینکار را چگونه انجام خواهد داد، همانطور که آدم، ابراهیم، موسی، و داوود نمی دانستند، اما به خدا را باور کردند.

امروزه، ما بیشتر از مردمی که قبل از قیام مسیح زندگی می کردند مکاشفات داریم و تمام ماجرا را می دانیم. "خدا در زمان سلف به اقسام متعدد و طریقهای مختلف بوساطت انبیاء بپدران ما تکلم نمود. در این ایام آخر بما بوساطت پسر خود متکلم شد که او را وارث جمیع موجودات قرار داد و بوسیلة او عالم ها را آفرید" (عبرانیان 1 : 1-2). نجات ما هنوز بر اساس مرگ مسیح است، ایمان ما هنوز لازمة نجات است، و موضوع ایمان هنوز خداست. امروزه، برای ما محتوای ایمانمان این است که عیسی مسیح برای گناهان ما مرد، دفن شد، و روز سوم از مردگان قیام کرد (1 قرنتیان 15 : 3-4).

مردم قبل از اینکه عیسی برای گناهان ما بمیرد، چطور نجات می یافتند؟

چطور من می توانم به نجاتم اطمینان داشته باشم؟



سوال: چطور من می توانم به نجاتم اطمینان داشته باشم؟

جواب:
چطور شما می توانید بطور قطع بدانید که نجات یافته اید؟ 1 یوحنا 5 : 11-13 را در نظر بگیرید "و آن شهادت این است که خدا حیات جاودانی به ما داده است و این حیات در پسر اوست. آنکه پسر را دارد حیات را دارد و آنکه پسر خدا را ندارد حیاترا نیافته است. اینرا نوشتم بشما که به اسم خدا ایمان آورده اید تا بدانید که حیات جاودانی دارید و تا به اسم پسر خدا ایمان بیاورید." چه کسی پسر خدا را دارد؟ آنهایی که به او ایمان آوردند و او را قبول کردند (یوحنا 1 : 12). اگر شما مسیح را دارید، حیات را دارید. نه زندگی موقتی، بلکه ابدی.

خدا می خواهد که ما از نجاتمان اطمینان داشته باشیم. ما نمی توانیم زندگی مسیحی خود را هر روزه در نگرانی و بلاتکلیفی بسر ببریم که آیا نجات داریم یا نه. برای همین کتاب مقدس نقشة نجات را اینقدر واضح بیان می کند. به عیسی مسیح ایمان بیاور و نجات خواهی یافت (یوحنا 3 : 16 و اعمال رسولان 16 : 31). آیا باور می کنید که عیسی مسیح تنها نجات دهنده است، که مرد تا بهای گناهان شما را بپردازد (رومیان 5 :8 و 2 قرنتیان 5 : 21)؟ آیا برای نجات فقط به او اطمینان می کنید؟ اگر جواب بله است، شما نجات را دارید. اطمینان یعنی "همة شک ها را کنار گذاشتن". با نگه داشتن کلام خدا در قلبتان، می توانید "همة شک ها را کنار بگذارید" و حقیقت نجات ابدیتان را دریابید.

خود عیسی مسیح این را دربارة کسانی که به او ایمان می آورند تایید می کند: "ومن به آنها حیات جاودانی می دهم و تا بابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت. پدری که بمن داد از همه بزرگتر است و کسی نمی تواند از دست پدر من بگیرد" (یوحنا 10 : 28-29). زندگی ابدی همین است- ابدی. هیچکس نیست، حتی خود شما، که بتواند هدیة خدادادی نجات مسیح را از شما بگیرد.

ما کلام خدا را در قلبمان پنهان می کنیم تا به او گناه نکنیم (مزمور 119 : 11)، و این شامل گناه شک نیز هست. در آنچه کلام خدا به شما می گوید شادی کنید، که بجای شک می توانیم با اطمینان زندگی کنیم! ما می توانیم اطمینان نجات را از کلام خود مسیح کسب کنیم آنوقت نجاتمان هیچوقت زیر سوال نخواهد رفت. اطمینان ما بر اساس محبت خدا به ما از طریق عیسی مسیح است.

چطور من می توانم به نجاتم اطمینان داشته باشم؟

فدیة جایگزین (نیابتی) یعنی چه؟



سوال: فدیة جایگزین (نیابتی) یعنی چه؟

جواب:
فدیة جایگزین (نیابتی) اشاره به عیسی مسیح است که بجای ما و برای گناهان ما مرد. کلام خدا به ما تعلیم می دهد که همة انسانها گناهکارند (رومیان 3 :9-18 و 23). جریمة گناههان ما مرگ است. رومیان 6 :23 می گوید "زیرا که مزد گناه موت است اما نعمت خدا حیات جاودانی در خداوند ما عیسی مسیح."

این آیه چند چیز را به ما یاد می دهد. بدون مسیح، ما می میریم و ابدیت را در جهنم خواهیم بود تا جریمة گناهانمان را پرداخت کنیم. مرگ در کلام خدا اشاره به "جدایی" است. همه می میرند، اما بعضی ها تا ابد با مسیح در بهشت خواهند بود، و بعضی تا ابد در جهنم بسر خواهند برد. مرگی که در اینجا از آن صحبت می کنیم اشاره به زندگی در جهنم است. بهر حال دومین چیزی که این آیه به ما درس می دهد این است که زندگی ابدی از طریق عیسی مسیح در اختیار ما گذاشته شده است. این فدیة جایگزین (نیابتی) او برای ماست.

عیسی مسیح وقتیکه روی صلیب مصلوب شد، بجای ما مرد. ما لایق مرگ بر روی صلیب بودیم، چون ما گناه کرده ایم. اما مسیح تنبیه را بر خود گرفت و خود را بجای ما قرار داد و آنچه حق ما بود برداشت. "زیرا او را که گناه را نشناخت در راه ما گناه ساخت تا ما در وی عدالت خدا شویم" (2 قرنتیان 5: 21).

"او خود گناهان ما را در بدن خویش بر دار متحمل شد تا از گناه مرده شده بعدالت زیست نمائیم که بضربهای او شفا یافته اید" (1 پطرس 2 : 24). اینجا باز می بینیم که مسیح گناهانی را که ما انجام داده بودیم بر خود گرفت تا بها را برای ما بپردازد. چند آیة بعد می خوانیم "زیرا که مسیح نیز برای گناهان یکبار زحمت کشید یعنی عادلی برای ظالمان تا ما را نزد خدا بیاورد. در حالیکه بحسب جسم مرد لکن بحسب روح زنده گشت" (1 پطرس 3 : 18 ). نه فقط این آیات دربارة جایگزین شدن مسیح برای ما به ما درس می دهند، بلکه به ما یاد می دهند که او فدیه بود، یعنی تمامی بها را برای گناهان بشر گناهکار پرداخت کرد.

قسمت دیگری که دربارة این فدیة جایگزین (نیابتی) صحبت می کند، در اشعیاء 53 : 5 است. این آیه دربارة آمدن مسیح می گوید که باید می آمد تا بر روی صلیب برای گناهان ما بمیرد. این نبوت با جزئیات زیادی گفته شد و مصلوب شدن او دقیقا همانطور که نبوت شده بود انجام گردید. "و حال آنکه بسبب تقصیرهای ما مجروح و بسبب گناهان ما کوفته گردید و تادیب سلامتی ما بر وی آمد و از زخمهای او ما شفا یافتیم". به این جایگزینی توجه کنید. اینجا باز می بینیم که مسیح بها را برای ما پرداخت.

ما فقط می توانیم بهای گناه خود را با بودن ابدی در جهنم بپردازیم. چون او اینکار را برای ما کرد، الان ما این فرصت را داریم که نتنها گناهانمان بخشیده شوند، بلکه ابدیت را با او بگذرانیم. برای انجام اینکار ما باید ایمانمان را بر روی آن کاری بگذاریم که مسیح بر روی صلیب انجام داد. ما نمی توانیم خودمان را نجات بدهیم، ما به یک جایگزین نیاز داریم که جای ما را بگیرد. مرگ عیسی مسیح همان فدیة جایگزین (نیابتی) است.

فدیة جایگزین (نیابتی) یعنی چه؟

به کسانی که هیچوقت انجیل را نشنیده اند چه اتفاقی خواهد افتاد؟



سوال: به کسانی که هیچوقت انجیل را نشنیده اند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

جواب:
همة مردم در مقابل خدا مسئول هستند چه در مورد او شنیده باشند و چه نشنیده باشند. کتاب مقدس به ما می گوید که خدا خود را بطور واضح در طبیعت آشکار کرده است (رومیان 1 : 20) و همینطور در قلب انسانها ( جامعه 3 : 11). مشکل اینجاست که جنس بشر گناهکار است، ما همه این دانش خدا را رد کرده نسبت به او طغیان ورزیده ایم (رومیان 1 : 21-23). اگر بخاطر فیض خدا نبود، ما با خواسته های گناه آلود قلبمان واگذاشته می شدیم تا خودمان کشف کنیم که بدون خدا چقدر زندگی بیفایده و بیچارگیست. او اینکار را با کسانی که مرتب او را رد می کنند انجام می دهد (رومیان 1 : 24-32).

در واقع، اینطور نیست که بعضی از مردم دربارة خدا نشنیده باشند. در عوض، مشکل اینجاست که آنها آنچه شنیده اند و آنچه در طبیعت دیده اند رد کردند. تثنیه 4 : 29 می گوید: "لیکن اگر از آنجا یهوه خدای خود را بطلبی او را خواهی یافت بشرطیکه او را بتمامی دل و بتمامی جان خود تفحص نمایی." این آیه اصل مهمی را یاد می دهد که کسی که حقیقتا دنبال خدا بگردد، او را پیدا می کند. اگر کسی واقعا اشتیاق داشته باشد که خدا را بشناسد، خدا خود را به او می شناساند.

مشکل اینجاست که "کسی فهیم نیست کسی طالب خدا نیست" (رومیان 3 : 11). مردم دانش خدا را که در طبیعت و در قلبهایشان است رد می کنند و بجای آن تصمیم می گیرند خدایان خود را پرستش کنند. بحث دربارة عدالت خدا در مورد به جهنم فرستادن کسی که هیچوقت فرصت شنیدن انجیل مسیح را نداشته، بحثی پوچ و بی مورد است. مردم در مقابل آنچه خدا به آنها مکشوف کرده است مسئول هستند. کتاب مقدس می گوید که مردم این دانش او را رد کردند، بنابراین خدا عادل است که آنها را محکوم به جهنم می کند.

بجای اینکه دربارة کسانی که نشنیده اند بحث کنیم، بعنوان یک مسیحی باید آخرین سعی خود را انجام دهیم تا مردم بشنوند. ما خوانده شده ایم که خبر خوش را در بین تمام ملل پخش کنیم ( متی 28 : 19-20 و اعمال رسولان 1 : 8). ما می دانیم که مردم دانش خدا در که در طبیعت نشان داده رد می کنند، و این باید ما را تشویق کند که خبر خوش نجات از طریق عیسی مسیح را به مردم اعلام کنیم. مردم تنها با قبول فیض خدا از طریق خداوند عیسی مسیح می توانند از گناهانشان و از دوری ابدی از خدا نجات بیابند.

اگر تصور کنیم آنهایی که هیچوقت خبر خوش را نمی شنوند شامل رحم خدا می شوند، خود را دچار مشکل بزرگی می کنیم. اگر مردمی که هیچوقت خبر خوش را نمی شنوند نجات بیابند، منطقی است که نگذاریم هیچکس آنرا بشنود. و بدترین کار ی که می توانیم انجام دهیم این است که خبر خوش را به کسی بگوییم و او آنرا رد کند. اگر این اتفاق بیفتد، آن شخص محکوم می شود. مردمی که خبر خوش را نمی شنوند باید محکوم شوند وگرنه دلیلی برای بشارت دادن وجود ندارد. آخر چرا با بشارت دادن باید این احتمال را ایجاد کنیم که مردم خبر خوش را رد کرده خود را محکوم کنند در حالیکه قبلا نجات را بخاطر نشنیدن خبر خوش می داشتند.

به کسانی که هیچوقت انجیل را نشنیده اند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

چطور اقتدار خدا و آزادی ارادة انسان با هم برای نجات عمل می کنند؟



سوال: چطور اقتدار خدا و آزادی ارادة انسان با هم برای نجات عمل می کنند؟

جواب:
برای ما غیر ممکن است که رابطة بین اقتدار خدا و ارادة آزاد انسان و مسئولیت او را بطور کامل درک کنیم. تنها خدا حقیقتا می داند که اینها چطور با هم در نقشة نجات او کار می کنند. احتمالا مثل هر مرام دیگری در این زمینه بسیار مهم است که اعتراف کنیم قادر نیستیم کاملا طبیعت خدا و رابطة خود را با او درک نماییم. اگر از هر طرف زیاده روی کنیم، نتیجة آن درک غلطی از نجات خواهد بود.

درکلام خدا واضح است که خدا از پیش می داند چه کسی نجات را دارد (رومیان 8 : 29 ، 1 پطرس 1 : 2). افسسیان 1 : 4 لذا به ما می گوید که خدا ما را "پیش از بنیاد عالم" انتخاب کرد. کتاب مقدس مکررا ایمانداران را "برگزیدگان" معرفی می کند (رومیان 8: 33 و 11 : 5 ، افسسیان 1 : 11، کولسیان 3 : 12، 1 تسالونیکیان 1: 4 ، 1 پطرس 1 : 2 و 2: 9 ، متی 24 :22 و 31 ، مرقس 13 : 20 و 27 ، رومیان 11 : 7، 1 تیموتاوس 5 : 21 ، 2 تیموتاوس 2 : 10، تیطس 1: 1، 1 پطرس 1: 1). این حقیقت که ایمانداران (با پیش دانی خدا) از پیش تعیین شده اند (رومیان 8: 29-30، افسسیان 1: 5 و 11)، و برای نجات برگزیده هستند واضح است ( رومیان 9: 11 ، 11: 28 ، 2 پطرس 1: 10 ).

کتاب مقدس همچنین می گوید که ما برای دریافت مسیح بعنوان نجات دهنده مسئول هستیم. آنچه ما باید انجام دهیم این است که به عیسی مسیح ایمان بیاوریم تا نجات یابیم (یوحنا 3 : 16، رومیان 10: 9-10). خدا می داند چه کسی نجات دارد، خدا با پیش دانی خود انتخاب می کند چه کسی نجات بیابد و ما باید مسیح را انتخاب کنیم تا نجات بیابیم. چطور این سه اصل با هم کار می کنند برای فکر محدود ما غیر قابل درک است (رومیان 11 :33-36). وظیفة ما این است که انجیل را به همة دنیا برسانیم (متی 28 :18-20 ، اعمال 1: 8). ما باید پیش دانی، برگزیدگی، و تقدیر را بعهدة خدا بگذاریم و فقط مطیع بوده خبر خوش را به همه برسانیم.

چطور اقتدار خدا و آزادی ارادة انسان با هم برای نجات عمل می کنند؟

آیا امنیت نجات ابدی یک جواز برای گناه است؟



سوال: آیا امنیت نجات ابدی یک جواز برای گناه است؟

جواب:
معمول ترین مخالفت برای اعتقاد به امنیت ابدی برای نجات این است که ظاهرا به مردم اجازه می دهد هر طوری که دلشان می خواهد زندگی کنند و هنوز نجات را داشته باشند. در حالیکه از نظر تکنیکی این درست است، اما در واقع درست نیست. یک شخص که حقیقتا بوسیلة عیسی مسیح نجات یافته است دیگر بطور عمدی به گناهان خود ادامه نمی دهد. ما باید این دومسئله را تشخیص دهیم که یک مسیحی چطور باید زندگی کند و یک شخص برای دریافت نجات چه باید بکند.

کتاب مقدس واضحا می گوید نجات تنها با فیض است، فقط بوسیلة ایمان و تنها در عیسی مسیح (یوحنا 3 : 16 و افسسیان 2 : 8-9 و یوحنا 14 : 6). درست وقتی که یک شخص حقیقتا به عیسی مسیح ایمان می آورد، او نجات یافته و نجاتش ابدیست. نجات بوسیلة ایمان بدست می آید، اما با اعمال ادامه می یابد. پولس رسول به این موضوع در غلاطیان 3 : 3 اشاره می کند وقتیکه می پرسد "آیا اینقدر بیفهم هستید؟" که به روح شروع کرده، الان بجسم کامل می شوید؟" اگر ما با ایمان نجات یافته ایم، همانطور هم نجات ما با ایمان بقا می یابد. ما نمی توانیم نجاتمان را بخریم. بنابراین، نه می توانیم نجاتمان را بدست آوریم و نه آنرا حفظ کنیم. خداست که نجات ما را حفظ می کند (یهودا 24). دست خداست که ما را محکم در دستش نگه می دارد (یوحنا 10: 28-29). این محبت خداست که هیچ چیز نمی تواند ما را از آن جدا کند( رومیان 8 : 38-39).

هر نوع انکار اطمینان به حفظ نجات ابدی، در واقع این را می رساند که ما با سعی خودمان و از طریق اعمالمان باید نجاتمان را حفظ کنیم. این کاملا برخلاف اعتقاد نجات با فیض است. ما بخاطر کار مسیح نجات یافته ایم نه کار خودمان (رومیان 4 : 3-8). ادعای اینکه ما باید کلام خدا را اطاعت کنیم و یا زندگی خدا پسندانه داشته باشیم تا بتوانیم نجاتمان را حفظ کنیم مثل این است که بگوییم مرگ عیسی برای پرداخت جریمة گناهان ما کافی نبود. مرگ عیسی کاملا کافی بود تا جریمة همة گناهان را در گذشته، حال، و آینده چه قبل و چه بعد از نجات بپردازد (رومیان 5 : 8 و1 قرنتیان 15 : 3 و2 قرنتیان 5 : 21).

آیا این یعنی یک مسیحی هر طور که بخواهد می تواند زندگی کند و هنوز نجات خود را داشته باشد؟ این یک سوال فرضی است، چون کتاب مقدس کاملا واضح می گوید که یک ایماندار حقیقی هر طور که بخواهد زندگی نمی کند. مسیحیان مخلوقات جدید هستند (2 قرنتیان 5 : 17). مسیحیان میوه های روح را از خود نشان می دهند (غلاطیان 5 : 22-23)، نه اعمال جسم را (غلاطیان 5 : 19-21). اول یوحنا 3 : 6-9 واضحا می گوید که مسیحیان حقیقی در گناه دائمی زندگی نمی کنند. در مورد اتهام به اینکه فیض باعث تشویق گناه می شود، پولس رسول اعلام می کند "پس چه گوییم؟ آیا در گناه بمانیم تا فیض افزون گردد؟ حاشا! مایانیکه از گناه مردیم چگونه دیگر در آن زیست کنیم؟" (رومیان 6 : 1-2).

امنیت نجات ابدی جواز برای گناه کردن نیست. بلکه، این امنیتی است که برای آنانی که به مسیح اطمینان می کنند محبت خدا ضمانت شده است. دانستن و درک این هدیة بزرگ نجات خدا بر عکس گرفتن جواز گناه عمل می کند. چطور کسی می تواند با علم به قیمتی که عیسی مسیح برای ما پرداخت، به زندگی در گناه ادامه بدهد (رومیان 6 : 15 – 23)؟ چطور کسی می تواند محبت بدون عوض و ضمانت شدة خدا را به آنهایی که ایمان می آورند درک کند و آن محبت را گرفته به صورت مسیح پرت کند؟ چنین کسی نشان نمی دهد که امنیت نجات ابدی به او جواز گناه کردن داده است، بلکه نشان می دهد که واقعا نجات از طریق عیسی مسیح را تجربه نکرده است. "هر که در وی ثابت است گناه نمی کند و هر که گناه می کند او را ندیده است و نمی شناسد" (1 یوحنا 3 :6).

آیا امنیت نجات ابدی یک جواز برای گناه است؟