یک مسیحی کیست؟



سوال: یک مسیحی کیست؟

جواب:
کلمۀ "مسیحی" در دائرةالمعارف "وبستر" اینچنین تعریف شده است: "شخصی که به مسیح بودن عیسی، و یا به مذهبی که بر تعالیم مسیح پایه گذاری شده است، اقرار کند." برای درک معنای یک شخص مسیحی، شاید تعریف وبستر کمک خوبی باشد، ولی در مقایسه با آنچه کتابمقدس در این رابطه ارائه می دهد، تعریف کاملی نیست.

کلمۀ "مسیحی" فقط سه مرتبه در عهد جدید بکار برده شده است (اعمال 26:11 ؛ اعمال 28:26 ؛ اول پطرس 16:4). پیروان مسیح (برای اولین بار در شهر انطاکیه) "مسیحی" خوانده شدند (اعمال 26:11) زیرا رفتار، اعمال، و گفتار آنها شبیه مسیح بود. البته، بی ایمانان انطاکیه از این اسم جهت تمسخر و تحقیر پیروان مسیح استفاده می کردند. معنی تحت اللفظی این اسم "تعلق داشتن به حزب مسیح" و یا "پیروی از مسیح" است که مشابه تعریفی است که در دائرةالمعارف وبستر می خوانیم.

متأسفانه، به مرور زمان، ارزش و مفهوم کلمۀ مسیحی به گونه ای عوض شده است که دیگر اشاره به یک شاگرد که در مسیح حیات تازه ای یافته باشد نمی کند؛ بلکه امروزه، "مسیحی" اغلب به شخصی اطلاق می شود که مذهبی است و یا معیارهای اخلاقی بلند مرتبه ای را پیروی می کند. بسیاری از مردم، بدون اینکه به عیسی مسیح ایمان واقعی داشته باشند، خود را مسیحی می نامند. و تنها دلیل آنان برای مسیحی بودنشان این است که به کلیسا می روند و یا خود را متعّلق به یک قوم مسیحی می شمارند. اما نکتۀ مهم این است که رفتن به کلیسا، خدمت کردن و رفع احتیاجات مستمندان، و یا تلاش برای اینکه به یک انسان خوب تبدیل شویم، ما را مسیحی نمی کند. روزی مبشّری در موعظه اش گفت: "همانطور که وارد شدن به گاراژباعث نمی شود که ما به اتومبیل تبدیل شویم، وارد کلیسا شدن نیز کسی را مسیحی نمی کند." عضو بودن در یک کلیسا، شرکت مرتب در جلسات کلیسائی، و یا وقف دارائی برای پیشبرد خدمت کلیسا ـ هیچ کدام نمی تواند شما را مسیحی کند.

کتابمقدس تعلیم می دهد که اعمال خوب ما، ما را مقبول خدا نمی سازند. در تیطس 5:3 می خوانیم: "نه به سبب اعمالی که ما به عدالت کرده بودیم، بلکه محض رحمت خود ما را نجات داد به غسل توّلد تازه و تازگی که از روح القدس است." بنابراین، "مسیحی" شخصی است که از خدا دوباره متولد شده است (یوحنا 3:3 ؛ یوحنا 7:3 ؛ اول پطرس 23:1) و ایمان و اعتماد خود را بر عیسی مسیح نهاده است. افسسیان 8:2 به ما می گوید: "زیرا که محض فیض نجات یافته اید بوسیلۀ ایمان. و این از شما نیست، بلکه بخشش خداست." مسیحی واقعی کسی است که از گناهان خود توبه کرده، و ایمان خود را تنها بر عیسی مسیح نهاده است. ایمان مسیحی بر خود مسیح بنا می شود، نه بر مذهبی بودن و نه بر پیروی از امر و نهی های مذهبی.

مسیحی واقعی کسی است که اعتماد خود را بر شخص عیسی مسیح نهاده و به این حقیقت ایمان دارد که مسیح بر روی صلیب مُرد تا جریمۀ گناهان او را پرداخت نماید و پس از سه روز از مُردگان برخاست تا پیروزی خود را بر مرگ ثابت نماید، و به همۀ آنانی که به او ایمان آورند حیات جاودانی می بخشد. یوحنا 12:1 می گوید: "و اما به آن کسانی که او را قبول کردند قدرت داد تا فرزندان خدا گردند، یعنی به هر که به اسم او ایمان آورد." یک مسیحی واقعی شخصی است که زندگی جدید در مسیح به او عطا شده است؛ او قسمتی از خانوادۀ حقیقی خداست؛ او فرزند راستین خدا شده است. آنچه ثابت می کند شما یک مسیحی واقعی هستید عبارت است از: محبت نمودن دیگران و اطاعت از کلام خدا (اول یوحنا 4:2 ؛ اول یوحنا 10:2).

آیا با مطالعۀ این مطالب تصمیم گرفتید تا با ایمان مسیح را در قلب خود بپذیرید؟ اگر اینچنین است، لطفاً دگمۀ زیر را فشار دهید. "امروز مسیح را در قلب خود پذیرفتم"
یک مسیحی کیست؟

من چگونه میتوانم ارادۀ خداوند را برای زندگیم درک نمایم؟



سوال: من چگونه میتوانم ارادۀ خداوند را برای زندگیم درک نمایم؟

جواب:
برای درک ارادۀ خداوند در رابطه با موقعیت پیش آمده، دو نکته کلیدی وجود دارند: 1) مطمئن شوید که آنچه از خدا سئوال میکنید یا قصد انجام آن را دارید، کاری نباشد که کلام خدا آنرا منع نموده باشد. 2) مطمئن شوید که آنچه از خدا سئوال میکنید یا قصد انجام آن را دارید، منجر به جلال خداوند و رشد روحانی شما خواهد شد. حال اگر این دو امر مصداق دارند و خداوند هنوز پاسخ درخواست شما را نداده است، احتمالاً خواستۀ شما در ارادۀ او نیست و یا اینکه شما باید بیشتر انتظار بکشید. بعضی اوقات درک نقشۀ الهی کار دشواری است. مردم میخواهند که خداوند به شکلی واضح به آنها بگوید که چه کار کنند، کجا کار کنند، کجا زندگی کنند، با چه کسی ازدواج کنند و ... رومیان 12: 2 به ما میگوید که "همشکل این جهان مشوید بلکه به تازگی ذهن خود صورت خود را تبدیل دهید تا شما دریافت کنید که ارادۀ نیکوی پسندیده کامل خدا چیست".

خداوند به ندرت اطلاعاتی مشخص و کامل به ما میدهد. او به ما حق انتخاب داده است. تنها وقتی با انتخاب ما مخالف است که بر مبنای گناه و برخلاف ارادهاش باشد. خداوند میخواهد که تصمیمات ما بر وفق ارادهاش باشند. پس چگونه خواهید فهمید که ارادۀ او چیست؟ اگر تقرّب جسته با او قدم بردارید و حقیقتاً ارادۀ او را برای زندگیتان طلب نمایید، او ارادۀ خود را در قلبتان خواهد نهاد. کلید مسئله این است که ارادۀ او را بر ارادۀ خود ترجیح دهید. "در خداوند تمتع ببر، پس مسئلت دل تو را به تو خواهد داد" ( مزمور 37: 4). اگرتصمیم تو بر علیه معیار کلام خدا نیست و به لحاظ روحانی تو را نفع خواهد بخشید، کلام خدا این اجازه را به تو میدهد و میتوانی آنچه را در دل نهادهای عمل نمایی.

من چگونه میتوانم ارادۀ خداوند را برای زندگیم درک نمایم؟

به عنوان یک مسیحی، من چگونه میتوانم در زندگیم بر گناه چیره شوم؟



سوال: به عنوان یک مسیحی، من چگونه میتوانم در زندگیم بر گناه چیره شوم؟

جواب:
کلام خدا منابعی را معرفی میکند که ما به وسیلۀ آنها میتوانیم درمقابله با گناهانمان، پیروز شویم.

1) روح القدس: یکی از نعماتی که خداوند به ما (کلیسایش) بخشیده تا بوسیلۀ آن بتوانیم زندگی مسیحی پیروزمندی داشته باشیم، روح القدس است. در غلاطیان 16:5-25 خداوند اعمال جسم را با ثمرات روح القدس مقایسه میکند. در این قسمت از کلام، ما خوانده شدهایم که در روح قدم برداریم. همۀ ایمانداران روح القدس را دارند، اما این قسمت از کلام خدا به ما میگوید که باید در روح القدس قدم برداریم و خود را به کنترل او بسپاریم. به این مفهوم که پایهای ما باید در جایی گذارده شوند که روح راهنمایی میکند نه اینکه خواستههای جسم را متابعت کند.

تغییری که روح القدس میتواند در زندگی ایماندار ایجاد کند، در زندگی پطرس به خوبی به تصویرکشیده شده است. او کسی بود که قبل از اینکه از روح القدس پُر شود، سه بار عیسی مسیح را انکار نمود؛ آن هم درست بعد از ادعایش مبنی بر متابعت مسیح حتی تا به موت. اما بعد از پُر شدن از روح القدس درروز پنطیکاست، خطاب به یهودیان ، او آشکارا و با اقتدار راجع به مسیح سخن گفت.

قدم برداشتن در روح به این معنی است که شخص ایماندار بر آنچه کلام هدایت میکند سرپوش نگذارد (اول تسالونیکیان 5: 19 آن را "محزون کردن روح" مینامد). در عوض او در پی این است که از روح پُر شود (افسسیان 5: 18–21). یک فرد ایماندار چگونه میتواند از روح پُر شود؟ اول اینکه، این خداوند است که انتخاب میکند، همانطور که در عهد عتیق بود. خداوند در عهد عتیق اشخاصی را در موقعیتهای خاص برگزید تا اعمالی را که او خواسته بود به انجام رسانند (پیدایش 41: 38؛ خروج 31: 3؛ اعداد 24: 2؛ اول سموئیل 10: 10 و ...). من معتقدم که در افسسیان 5: 18–21 و کولسیان 3: 16 شواهدی وجود دارد که نشان میدهند خداوند اشخاصی را برای پُر شدن از روح انتخاب میکند که خود را از کلام خدا پُر نمودهاند. این مسئله از آن جهت مصداق دارد که با توجه به آیات فوق، نتایج هر دو نوع پُر شدن یکسان است. بنابراین، این مسئله ما را به منبع دیگری سوق میدهد.

2) کلام خدا: کتاب مقدس در دوم تیموتائوس 3: 16–17 میگوید که خدا کلام خود را به ما داده است تا ما را به هر عمل نیکو تجهیز کند. این کلام به ما تعلیم میدهد که چطور زندگی کنیم، به چه چیزی اعتقاد داشته باشیم، و حتی راه غلطی را که در پیش گرفتهایم آشکار میسازد. کلام خدا ما را کمک میکند که دوباره به راه درست برگردیم و در آن استوار بمانیم. همانطور که عبرانیان 4: 12 میگوید، کلام خدا زنده و مقتدر است و قادر است عمیق ترین مشکلات لاینحل انسانی را برطرف نماید. نویسنده مزامیر در مزمور 119: 9، 11، 105 ودر آیات دیگر، راجع به قدرت کتاب مقدس در تبدیل زندگی مردم مینویسد . به یوشع تعلیم داده شده بود که رمز پیروزی او بر دشمنانش (تمثیلی برای جنگ روحانی ما ) در این بود که این کلام از دهانش دور نشود بلکه روز و شب در آن تفکر کند تا بهتر مَد نظرش باشد. این رمز پیروزی او در رسیدن به سرزمین وعده بود. یوشع از این فرمان الهی اطاعت نمود؛ حتی زمانی که دستورات خدا برای او غیر قابل درک بود.

معمولاً کتاب مقدس منبع مهمی تلقی نمیشود . اغلب آن را با خود به کلیسا میبریم و شاید روزانه بخشهایی از آن را به عنوان عبادت روزانه قرائت میکنیم. اما اغلب آن را حفظ نمیکنیم، در آن تعمق نمیکنیم، به آن بعنوان عاملی کاربُردی در زندگی نگاه نمیکنیم، گناهانی را که آشکار میکند اعتراف نمیکنیم، و وقتی نشان میدهد که چه عطایائی به ما بخشیده شدهاند، خدا را شکر نمیکنیم. اغلب وقتی نوبت خواندن کلام خدا میرسد به انواع و اقسام امراض عصبی و روانی دچار میشویم. آنقدر کم از کلام تغذیه میکنیم که به لحاظ روحانی، فقط ما را زنده نگاه میدارد تا بتوانیم در جلاسات کلیسایی شرکت کنیم ( یعنی متاًسفانه، به اندازهای در کلام تغذیه نمیکنیم تا به مسیحیان سالم و قوی تبدیل شویم). بندرت از آن تغذیه می کنیم؛ هر گز آنقدردر آن تعمق نمیکنیم که از لحاظ روحانی، ما را اغناع کند.

اگر مطالعۀ روزانۀ کلام خدا بر مبنای برنامهای هدفمند هنوز عادتتان نشده است و یا اینکه عادت نکردهاید قسمتهایی را که روح خدا بوسیلۀ آنها شما را تحت تأثیر قرار میدهد حفظ کنید، مهم است که به این نوع مطالعه کردن عادت کنید. حتی پیشنهاد میکنم که مطالبی را که یاد میگیرید در دفتری بنویسید ( اگر تایپ شما سریع است، از کامپیوتر استفاده کنید). عادت کنید تا زمانی که آنچه را از کلام گرفتهاید در دفتر خود ننوشتهاید، آنرا رها نکنید. وقتی خدا از طریق کلام نکات تاریک زندگیم را آشکار میکند، من برای تغییر آنها دعا میکنم و اغلب این دعاها را نیز یادداشت میکنم. کلام خدا چون ابزاری است دردست روح القدس که آنرا در زندگی ما و دیگران بکار میبرد (افسسیان 6: 17)، و یک قسمت اساسی و ضروری از سلاح روحانی است که خدا در نبَرد روحانی به ما داده است (افسسیان 6: 12– 18).

3) دعا: این یکی دیگر از منابع مهمی است که خدا برای ما فراهم آورده است. دعا نیز یکی از منابعی است که مسیحیان زیاد راجع به آن صحبت میکنند وخیلی کم آنرا بکار میبرند. ما صحبت از جلسات دعا ، وقت دعا، ... میکنیم، اما هیچ وقت مثل کلیسای اولیه آنرا بکار نبردهایم (اعمال 3: 1؛ 4: 31؛ 6: 4؛ 13: 1–3 و ...). پولس مُکرراً خاطر نشان میسازد که چقدر برای مَردُمی که آنها را خدمت مینمود دعا کرده است. اما ما حتی برای خودمان نیز، این منبعی را که در اختیار داریم، مورد استفاده قرار نمیدهیم. اما خدا راجع به دعا وعدههای عجیبی داده است (متی 7: 7–11؛ لوقا 18: 1–8؛ یوحنا 6: 23–27؛ اول یوحنا 5: 14– 15). و باز پولس در متنی که در رابطه با آمادگی برای جنگ روحانی نوشته است دعا را نیز خاطر نشان میسازد (افسسیان 6: 18).

چقدر مهم است؟ وقتی باز به پطرس نگاه میکنیم (پیش از آنکه مسیح را انکار کند)، سخنان مسیح را به یاد میآوریم. آنجا مسیح دعا میکند اما پطرس خوابیده است. مسیح او را بیدار میکند و میگوید: "بيدار باشيد و دعا كنيد تا در معرض آزمايش نيفتيد! روح راغب است، ليكن جسم ناتوان." ( متی 41:26) همانند پطرس شاید شما هم میخواهید آنچه را صحیح است انجام دهید ولی خود را ناتوان میبینید. ما احتیاج داریم از هر نصیحت، تشویق، و تنبیه در کلام خدا اطاعت کنیم تا یاد بگیریم دائماً بجوئیم، بکوبیم، و بطلبیم ... و او نیز قوتی را که بدان نیاز داریم به ما خواهد بخشید. (متی 7:7) دعا باید چیزی عمیق تر از سخنان زبان ما باشد.

من نمیگویم که دعا سحرآمیز است؛ اینطور نیست. خدا عجیب و پُر هیبت است. دعا صرفاً فرصتی است برای اقرار به محدودیت خود و نامتناهی بودن قدرت خداوند. با توجه به این دو حقیقت، در دعا ما به سوی او بازمیگردیم و به او توکل میکنیم تا برای انجام خواستههایش ما را تقویت بخشد.

4) کلیسا: آخرین منبع، موردی است که ما اغلب از آن اجتناب میکنیم. وقتی مسیح شاگردان خود را فرستاد، او آنها را به شکل دو به دو گسیل نمود (متی 10: 1). وقتی در کتاب اعمال رسولان راجع به سفرهای بشارتی میخوانیم میبینیم که آنها تنها به سفر نمیروند بلکه اکثراً در گروههای دو نفره و یا بیشتر به اینگونه خدمات میپردازند. مسیح میگوید: "زيرا جايی كه دو يا سه نفر به اسم من جمع شوند، آنجا در ميان ايشان حاضرم" (متی 18: 20). همچنین خداوند به ما فرمان داده است که: "و ملاحظۀ يكديگر را بنماييم تا به محبت و اعمال نيكو ترغيب نماييم. و از با هم آمدن در جماعت غافل نشويم چنانكه بعضی را عادت است، بلكه يكديگر را نصيحت كنيم" (عبرانیان 10: 24–25). و به ما میگوید که: "نزدِ يكديگر به گناهان خود اعتراف كنيد" (یعقوب 5: 16). در ادبیات حکیمانۀ عهد عتیق آمده است: "آهن، آهن را تيز میكند، همچنين مَرد روی دوست خود را تيز میسازد" (امثال 27: 17). "ريسمان سه لا بزودی گسيخته نمیشود" (جامعه 4: 11-12). در تعدّد ، قوت بسیار وجود دارد.

من افرادی را میشناسم که با خواهران و برادرانی که در مسیح یافتهاند بصورت حضوری و یا با تلفن در تماس میباشند. آنها جویای حال و احوال روحانی یکدیگر هستند و یکدیگر را از مشکلات پیش آمده مطلع میسازند. اینها با خود عهد بستهاند که برای یکدیگر دعا کنند. آنها خود را مسئول میدانند در اینکه کلام خدا را در روابطشان بکارگیرند.

تغییرات، گاهی خیلی زود و در بعضی شرایط خیلی دیر، حاصل میشوند. اما خدا وعده داده است که اگر ما این منابع را در زندگی خود بکار گیریم، او زندگی ما را تغییر خواهد داد. هیچ وقت فراموش نکنید که او در وعدههای خود امین است.

به عنوان یک مسیحی، من چگونه میتوانم در زندگیم بر گناه چیره شوم؟

آیا مسیحیان باید از شریعت عهد عتیق متابعت کنند؟



سوال: آیا مسیحیان باید از شریعت عهد عتیق متابعت کنند؟

جواب:
نکته کلیدی در رابطه با این موضوع، دانستن این حقیقت است که شریعت عهد عتیق به قوم اسرائیل داده شد؛ نه به مسیحیان. بعضی از قوانین شریعت (برای مثال، ده فرمان) به این جهت بود که یهودیان بدانند چگونه خداوند را اطاعت نموده و او را خشنود سازند. برخی نیز (فرایض قربانی)، به آنها نشان میداد که چطور خدا را عبادت کنند، بعضی نیز (قوانین مربوط به غذا و لباس) صرفاً به این لحاض مقرر شده بود تا میان یهودیان و سایر اقوام، تمایز ایجاد کنند. امروزه، هیچ کدام از قوانین شریعت عهد عتیق به ما مربوط نمیشود. مسیح با فدا ساختن جان خود بر روی صلیب، همۀ قوانین شریعت عهد عتیق را بکمال رسانید (رومیان 10: 4؛ غلاطیان 3 : 23-25؛ افسسیان 2 : 15).

به جای شریعت عهد عتیق ، ما تحت شریعت مسیح هستیم (غلاطیان 6 : 2) به این معنی که : "خداوند خدای خود را به همۀ دل وتمامی نفس و تمامی فکر خود محبت نما. این است حکم اول و اعظم. و دوم مثل آن است یعنی همسایه خود را مثل خود محبت نما. بدین دو حکم ، تمام تورات و صحف انبیا متعلق است." (متی 22: 37–40). اگر این دو امر را به انجام رسانیم ، همۀ آنچه را که مسیح از ما خواسته است انجام دادهایم. "زیرا همین است محبت خدا که احکام او را نگاه داریم و احکام او گران نیست" (اول یوحنا 5: 3). به لحاظ فنی ، حتی ده فرمان نیز برای ایمانداران قابل کاربُرد نیست. ولی با وجود این، 9 مورد از ده فرمان در عهد جدید تکرار شدهاند ( همه به غیر از فرمان نگاه داشتن روز سَبَت). پُر واضح است که اگر ما خداوند را دوست داشته باشیم، هرگز خدایان و بتهای غیر را عبادت نخواهیم نمود. و اگرنسبت به همسایه خود محبت داشته باشیم، هرگز آنان را بقتل نخواهیم رساند، به آنها دروغ نخواهیم گفت و نسبت به آنها زناکاری نخواهیم نمود و به متعلقات آنان طمع نخواهیم ورزید. بنابراین ما در زیر حکم شریعت عهد عتیق نیستیم . اگر ما وفادارانه، خداوند را محبت نموده و همسایهمان را نیز دوست داشته باشیم، همه چیز در جای خود قرار خواهد گرفت.

آیا مسیحیان باید از شریعت عهد عتیق متابعت کنند؟

رشد روحانی یعنی چه؟



سوال: رشد روحانی یعنی چه؟

جواب:
رشد روحانی روندی است که طی آن بیشتر و بیشتر می توان شبیه مسیح شد. وقتی ما ایمانمان را بر روی مسیح می گذاریم، روح القدس مراحلی را در ما شروع می کند که بیشتر شبیه او شده بشکل او دربیاییم. احتمالا بهترین جایی که رشد روحانی را توضیح می دهد 2 پطرس 1 : 3-8 است که به ما می گوید با قدرت خدا ما آنچه برای یک زندگی خداگونه لازم داریم، که هدف رشد روحانیست، در اختیار داریم. توجه کنید که آنچه ما نیاز داریم از طریق معرفت خداست که کلید بدست آوردن همة چیزهاییست که نیاز داریم. معرفت و شناخت او از کلام خدا می آید، که برای رشد و بنای ما به ما داده شده است. در غلاطیان 5 : 19-23 دو لیست به ما می دهد. آیات 19-21 لیست "اعمال جسم"، اینها اعمالیست که زندگی ما را قبل از بدست آوردن نجات مسیح نشان می دهند. اعمال جسم اعمالیست که ما باید به آنها اعتراف کرده، از آنها توبه کنیم و بکمک خدا بر آنها غلبه نماییم. در حالیکه ما رشد روحانی را تجربه می کنیم، کمتر و کمتر "اعمال جسم" در زندگیمان دیده می شوند. لیست دوم "میوه های روح" است (آیات 22-23)، اینها چیزهایی هستند که باید نشاندهندة زندگی ما که نجات را در مسیح تجربه کرده ایم باشند. رشد روحانی با میوه های روح مشخص می شود که در زندگی یک ایماندار رو به ازدیاد هستند.

وقتی تبدیل و نجات انجام می شود، رشد روحانی شروع می گردد. روح القدس در ما ساکن می شود (یوحنا 14 : 16-17). ما خلقت تازه در مسیح هستیم (2 قرنتیان 5 : 17). طبیعت کهنه با طبیعت نو عوض شده است (رومیان 6-7). رشد روحانی یک روند در تمام عمر است که به یادگیری ما و بکار بردن کلام خدا در زندگیمان (2 تیموتاووس 3 : 16-17) و قدم زدنمان در روح بستگی دارد (غلاطیان 5 : 16 – 26). چنانکه ما خواستار رشد روحانی هستیم، باید به خدا دعا کنیم و در قسمتهایی که او می خواهد رشد کنیم، حکمت بطلبیم. ما می توانیم از خدا بخواهیم که ایمان و شناخت از خودش را در ما زیاد کند. خدا از ما می خواهد که در روح رشد کنیم، و او هر چه که در این رابطه لازم داریم به ما داده است. با کمک روح القدس، ما می توانیم بر گناه پیروز شویم و بتدریج شبیه نجات دهنده مان، خداوند عیسی مسیح شویم.

رشد روحانی یعنی چه؟

کتاب مقدس دربارة جنگ روحانی چه می گوید؟



سوال: کتاب مقدس دربارة جنگ روحانی چه می گوید؟

جواب:
در مورد جنگ روحانی دو اشتباه اولیه وجود دارد – زیاده رَوی و کم رَوی. بعضی ها در هر گناهی، هر اختلاف نظری، و هر مشکلی تقصیر را بگردن ارواح شریر می اندازند که باید آنها را بیرون کنند. بعضی دیگر کاملا جنبة روحانی را که کتاب مقدس به ما می گوید جنگ ما با دنیای روحانیست، انکار می کنند. کلید موفقیت در جنگهای روحانی پیدا کردن تعادل کتاب مقدسی است. عیسی مسیح گاهی روحهای شریر را از مردم بیرون می کرد و گاهی آنها را بدون اینکه اشاره ای به ارواح شریر بکند شفا می داد. پولس رسول مسیحیان را راهنمایی می کرد که بر علیه گناه در خودشان بجنگند (رومیان 6) و بر علیه شریر بجنگند (افسسیان 6: 10-8).

افسسیان 6: 10-12 می گوید، خلاصه ای برادران من در خداوند و در توانایی قوت او زور آور شوید. اسلحة تام خدا را بپوشید تا بتوانید با مکرهای ابلیس مقاومت کنید. زیرا که ما را کشتی گرفتن با خون و جسم نیست بلکه با ریاستها و قدرتها و جهان داران این ظلمت و با فوجهای روحانی شرارت در جایهای آسمانی." این قسمت حقایق مهمی را به ما درس می دهند. ما فقط می توانیم در قدرت خداوند قوی باشیم، اسلحة خدا ست که ما را محافظت می کند، و جنگ ما بر علیه نیروهای شریر این دنیاست.

نمونة قوی از کسی که در خداوند قوی بود میکائیل، رئیس ملائکه بود که در کتاب یهودا باب 9 آمده است. میکائیل، احتمالا قوی ترین فرشتگان خدا، با قدرت خود به شیطان حکم نکرد، اما گفت، "خداوند تو را توبیخ نماید!" مکاشفه 12: 7-8 می گوید که در زمانهای آخر میکائیل شیطان را شکست می دهد. اما هنوز هم وقتی موضوع اختلاف او با شیطان می شود، میکائیل شیطان را به اسم و اقتدار خدا توبیخ می کند، نه با قدرت خود. تنها از طریق رابطة ما با عیسی مسیح است که مسیحیان بر شیطان و ارواح شریر قدرت دارند. تنها در نام اوست که توبیخ ما قدرت دارد.

افسسیان 6 : 13-18 توضیحی از اسلحه های روحانی خدا به ما می دهد. ما باید با کمربند راستی، جوشن عدالت، خبر خوش صلح، سپر ایمان، خود نجات، شمشیر روح، و دعا در روح محکم بایستیم. در جنگ روحانی هر یک از این اسلحه ها نمایانگر چه چیزهایی هستند؟ ما باید بر ضد دروغهای شیطان، حقیقت را بیان کنیم. ما باید در این حقیقت بمانیم که بخاطر قربانی مسیح برایمان، عادل محسوب می شویم. ما باید انجیل را اعلام کنیم هر چند که با مخالفت روبرو شویم. ما از ایمانمان بر نمی گردیم، هر چقدر که حملات به ما زیاد باشند. دفاع نهایی ما اطمینانیست که به نجاتمان داریم، اطمینانی که هیچ نیروی روحانی نمی تواند آنرا از ما بگیرد. سلاح حملة ما کلام خداست، نه عقیده یا احساسات خودمان. ما باید نمونة عیسی مسیح را دنبال کنیم و بدانیم که بعضی از پیروزیهای روحانی تنها از طریق دعا بوقوع می پیوندند.

عیسی مسیح نمونة نهایی ما برای جنگ روحانی است. مشاهده کنید چطور خداوند با حملة مستقیم شیطان مواجه شد وقتیکه بوسیلة او در بیابان مورد وسوسه قرار گرفت (متی 4: 1-11). هر وسوسه ای به همان طریق جواب داده شد-با این حرف "مکتوب است." عیسی می دانست که کلام خدای زنده قوی ترین اسلحه بر علیه وسوسه های شیطان است. اگر عیسی مسیح خودش کلام را برای مبارزه با شیطان استفاده کرد، آیا ما جرئت می کنیم از چیز دیگری استفاده کنیم؟

داستان هفت پسر اسکیوا نمونه ای است از نبودن در جنگ روحانی. "لیکن تنی چند از یهودیان سیاح عزیمه خوان بر آنانیکه ارواح پلید داشتند نام خداوند عیسی را خواندن گرفتند و می گفتند شما را به آن عیسی که پولس به او موعظه می کند قسم می دهیم. و هفت نفر پسران اسکیوا رئیس کهنة یهود این کار را می کردند. اما روح خبیث در جواب ایشان گفت عیسی را می شناسم و پولس را می دانم لیکن شما کیستید. و آن مرد که روح پلید داشت بر ایشان جست و بر ایشان زورآور شده غلبه یافت بحدیکه از آن خانه عریان و مجروح فرار کردند (اعمال رسولان 19: 13-16)". هفت پسر اسکیوا اسم عیسی مسیح را استفاده می کردند. این کافی نبود. هفت پسر اسکیوا رابطه ای با عیسی مسیح نداشتند، بنابراین، کلمات آنها بدون اقتدار بود. هفت پسر اسکیوا بر روی یک روش تکیه داشتند. آنها روی عیسی مسیح بعنوان خداوند و نجات دهنده شان تکیه نداشتند و کلام خدا را در زندگی روحانی شان عمل نمی کردند. در نتیجه، بطور حقارت آمیزی کتک خوردند. از این نمونه درس بگیریم و جنگ روحانی را آنطور که کتاب مقدس درس می دهد انجام دهیم.

بطور خلاصه، کلید های موفقیت در جنگ روحانی چه چیزهاییست؟ اول اینکه بر قدرت خدا تکیه کنیم، نه قدرت خود. دوم اینکه در نام مسیح شیطان را توبیخ کنیم و نه در نام خود. سوم اینکه خودمان را با اسلحة تام خدا محافظت نماییم. چهارم اینکه با شمشیر روح-کلام خدا به جنگ روحانی برویم. و بالاخره، بیاد داشته باشیم که وقتی بر علیه شیطان و ارواح شریر جنگ روحانی می کنیم، هر گناه یا مشکلی یک روح شریر نیست که بیرون افکنده شود.

کتاب مقدس دربارة جنگ روحانی چه می گوید؟

چطور می توانیم به دوستان و خانواده مان بشارت بدهیم بدون اینکه به آنها بر بخورد و یا از ما دور شوند؟



سوال: چطور می توانیم به دوستان و خانواده مان بشارت بدهیم بدون اینکه به آنها بر بخورد و یا از ما دور شوند؟

جواب:
هر ایمانداری خانواده، دوستان، و همکارانی دارد، و با کسانی آشنا هستند و معاشرت می کنند که ایماندار نیستند. در میان گذاشتن خبر خوش با دیگران می تواند مشکل باشد، و می تواند حتی مشکلتر باشد وقتی با آن شخص از نظر عاطفی نزدیک هستیم. کتاب مقدس به ما می گوید که بعضی مردم در مقابل شنیدن خبر خوش ناراحت می شوند (لوقا 12 : 51-53). بهر حال، به ما فرمان داده شده است که به انجیل بشارت بدهیم و هیچ عذری برای انجام ندادن آن نداریم (متی 28 : 19-20، اعمال رسولان 1 : 8، 1 پطرس 3 : 15).

بنابراین، ما چطور می توانیم به اعضای خانواده، همکاران، و آشنایانمان انجیل را بشارت بدهیم. مهمترین چیزی که می توانیم انجام دهیم دعاست. دعا کنید که خدا قلب آنها را عوض کند و چشمانشان را به حقیقت انجیل باز بنماید (2 قرنتیان 4 : 4). دعا کنید که خدا آنها را متقاعد کند که خدا آنها را دوست دارد و از طریق عیسی مسیح برای آنها نجات مهیا کرده است (یوحنا 3 : 16). برای حکمت دعا کنید که چگونه آنها را خدمت کنید (یعقوب 1 : 5). علاوه بر دعا، ما باید زندگی مسیحی و خداگونه داشته باشیم تا آنها ببیینند که خدا در زندگی ما چه تغییراتی داده است (1 پطرس 3 : 1-2). چنانکه فرنسیس آسیسی گفت، "انجیل را همیشه موعظه کنید و هر وقت لازم است از کلمات هم استفاده کنید."

بالاخره، ما باید در بشارت دادن به انجیل همیشه آماده و شجاع باشیم. خبر نجات را از طریق عیسی مسیح برای دوستان و خانواده تان بیان کنید (رومیان 10 : 9-10). همیشه آماده باشید که دربارة ایمانتان صحبت کنید (1 پطرس 3: 15)، این کار را با نرمی و احترام انجام دهید. در نهایت ما باید نجات عزیزانمان را به خدا بسپاریم. قدرت خدا و فیض اوست که مردم را نجات می بخشد، نه سعی ما. بهترین و بیشترین کاری که ما می توانیم انجام دهیم دعا کردن و شهادت دادن به آنهاست و اینکه زندگیمان یک زندگی مسیحی نمونه باشد.

چطور می توانیم به دوستان و خانواده مان بشارت بدهیم بدون اینکه به آنها بر بخورد و یا از ما دور شوند؟

روزة مسیحی – کتاب مقدس چه می گوید؟



سوال: روزة مسیحی – کتاب مقدس چه می گوید؟

جواب:
کتاب مقدس به مسیحیان فرمان نمی دهد که روزه بگیرند. خدا برای مسیحی بودن روزه را بعنوان یک شرط فرمان نمی دهد. درعین حال، کتاب مقدس روزه را بعنوان چیز خوب و مفیدی معرفی می کند. درکتاب اعمال رسولان نوشته شده است که ایمانداران قبل از هر تصمیم مهمی، روزه می گرفتند (اعمال رسولان 13: 4 ، 14 : 23). روزه و دعا اغلب با هم می آیند (لوقا 2 : 37 ، 5 : 33). اغلب مواقع، تمرکز روزه بر این است که چیزی خورده نشود. در حالیکه، هدف روزه باید این باشد که چشم خود را از دنیا برداشته و کاملا بر خدا بگذاریم. روزه راهی است که به خدا و خودمان نشان می دهیم که ما دربارة رابطه مان با او جدی هستیم. روزه به ما کمک می کند که دید جدیدی داشته باشیم و اتکایمان به خدا را تجدید کنیم.

اگر چه روزه در کلام خدا تقریبا همیشه اجتناب کردن از خوردن غذاست، اما راههای دیگری هم برای روزه وجود دارند. هر چیزی را که بطور موقت کنار بگذاریم تا تمرکز و توجهمان روی خدا باشد روزه بحساب می آید (1 قرنتیان 7 : 1-5). روزه باید محدود به یک مدت زمان باشد، بخصوص وقتی مربوط به نخوردن غذاست. غذا نخوردن بمدت طولانی ممکن است به سلامتی شخص صدمه بزند. روزه نباید "یک راه برای رژیم غذایی" تلقی شود. هدف روزة کتاب مقدسی لاغر شدن نیست، بلکه برقراری رابطة عمیق با خداست. هر کسی می تواند روزه بگیرد، در حالیکه بعضی ممکن است نتوانند از غذا روزه بگیرند ( مثلا مرض قندیها یا دیابتیک ها)، اما هر کسی می تواند بطور موقت چیزی را کنار بگذارد تا به خدا نزدیک شود.

با برداشتن چشمانمان از چیزهای این دنیا، بهتر می توانیم توجهمان را به خدا بدهیم. روزه این نیست که خدا را مجبور کنیم چیزی را که می خواهیم به ما بدهد. روزه ما را عوض می کند، نه خدا را. روزه این هم نیست که خود را روحانی تر از دیگران نشان بدهیم. روزه باید در روح فروتنی و روحیة شاد انجام شود. متی 6 : 16-18 می گوید "اما چون روزه دارید مانند ریاکاران ترشرو مباشید زیرا که صورت خویشرا تغییر می دهند تا در نظر مردم روزه دار نمایند. هر آینه بشما می گویم اجر خود را یافته اند. لیکن تو چون روزه داری سر خود را تدهین کن و روی خود را بشوی تا در نظر مردم روزه دار ننمایی بلکه در حضور پدرت که در نهان است و پدر نهان بین تو ترا آشکارا جزا خواهد داد."

روزة مسیحی – کتاب مقدس چه می گوید؟

چطور ما می توانیم صدای خدا را تشخیص دهیم؟



سوال: چطور ما می توانیم صدای خدا را تشخیص دهیم؟

جواب:
این سوال بوسیلة عدة زیادی از مردم در طی تاریخ پرسیده شده است. سموئیل صدای خدا را شنید، اما آنرا تشخیص نداد تا وقتیکه بوسیلة ایلی راهنمایی شد (1 سموئیل 3 : 1-10). جدعون یک مکاشفة جسمانی از خدا داشت، و هنوز از آنچه شنیده بود شک داشت تا حدی که از خدا علامتی خواست، نه یکبار، بلکه سه بار (داوران 6: 17-22، 36-40). وقتی ما برای شنیدن صدای خدا گوش می دهیم، چطور می توانیم بدانیم اوست که با ما صحبت می کند؟ اول از همه، ما چیزی داریم که جدعون و سموئیل نداشتند. ما کتاب مقدس کامل، کلام الهام شدة خدا را داریم که بخوانیم، مطالعه کنیم، و در آن تعمق کنیم. "تمامی کتب از الهام خدا است و بجهه تعلیم و تنبیه و اصلاح و تربیت در عدالت مفید است. تا مرد خدا کامل و بجهه هر عمل نیکو آراسته بشود" (2 تیموتاووس 3: 16-17). وقتی ما دربارة یک موضوع بخصوص و یا تصمیمی در زندگیمان سوالی داریم، باید ببینیم کتاب مقدس دربارة آن چه می گوید. خدا هرگز ما را بر خلاف آنچه در کلامش به ما یاد داده و یا قول داده هدایت نمی کند (تیطس 1: 2).

دوم، برای شنیدن صدای خدا، ما باید آنرا تشخیص دهیم. عیسی مسیح گفت، "گوسفندان من آواز مرا می شنوند و من آنها را می شناسم و مرا متابعت می کنند" (یوحنا 10: 27). آنهاییکه صدای خدا را می شنوند آنهایی هستند که بافیض او بوسیلة ایمان به عیسی مسیح نجات یافته اند. اینها گوسفندانی هستند که صدای او را می شناسند، چون او را بعنوان شبانشان می شناسند و صدای او را تشخیص می دهند. اگر ما می خواهیم صدای خدا را تشخیص دهیم، باید متعلق به او باشیم.

سوم، ما صدای او را می شنویم وقتی که در دعا با او وقت می گذرانیم، کتاب مقدس را مطالعه می کنیم، و با کلام او رازگاهان داریم. هر چه بیشتر با خدا و کلام او بطور خصوصی وقت بگذرانیم، آسانتر می توانیم صدایش را تشخیص دهیم و راهنماییهایش را برای زندگیمان بفهمیم. کارمندان یک بانک دوره می بینندکه پول تقلبی را تشخیص دهند. برای اینکار وقتی پول حقیقی را از نزدیک لمس و مطالعه می کنند، تشخیص پول تقلبی آسان است. ما باید آنقدر با کلام خدا آشنا باشیم که وقتی خدا با ما صحبت می کند و یا ما را هدایت می کند، برایمان واضح باشد که از خداست. خدا با ما صحبت می کند تا حقیقت را بفهمیم. درحالیکه خدا می تواند با مردم با صدایی که با گوشمان بشنویم صحبت کند، اما اول از همه او از طریق کلامش صحبت می کند، و بعضی اوقات از طریق روح القدس با وجدانمان، از طریق موقعیت، و از طریق مردم با ما حرف می زند. با انجام آنچه از حقیقت کلام می شنویم، می توانیم یاد بگیریم که صدای او را تشخیص دهیم.

چطور ما می توانیم صدای خدا را تشخیص دهیم؟

من چطور می توانم آنهایی را که به من گناه می کنند ببخشم؟



سوال: من چطور می توانم آنهایی را که به من گناه می کنند ببخشم؟

جواب:
برای همه این پیش آمده است که کسی به او خطا کرده و یا او را ناراحت کرده باشد. مسیحیان در مواقعی که به آنها بر می خورد چطور باید برخورد کنند؟ براساس کتاب مقدس ما باید ببخشیم. افسسیان 4 : 32 می گوید، "با یکدیگر مهربان باشید و رحیم و همدیگر را عفو نمایید چنانکه خدا در مسیح شما را هم آمرزیده است". به همین نحو، کولسیان 3: 13 می گوید، "متحمل یکدیگر شده همدیگر را عفو کنید هر گاه بر دیگری ادعایی داشته باشید. چنانکه مسیح شما را آمرزید شما نیز چنین کنید." کلید هر دو قسمت در این است که همانطور یکه خدا ما را بخشیده است، ما هم باید دیگران را ببخشیم. چرا می بخشیم؟ چون ما هم بخشیده شده ایم! آنهایی که مسیحی نیستند، بوسیلة خدا بخشیده نشده اند، پس نه قدرت بخشیدن و نه تمایلی به آن دارند.

بخشش آسان بود اگر فقط آنرا در مورد کسانی انجام می دادیم که پشیمان بودند و از کارشان توبه می کردند. کتاب مقدس به ما می گوید که ما باید کسانی را که به ما گناه کرده اند بدون شرط ببخشیم. اگر از بخشیدن واقعی خودداری کنیم، تلخی و عصبانیت، نشان می دهیم که هیچکدام نشانة یک مسیحی حقیقی نیست. در دعای ربانی، ما از خدا می خواهیم که گناهان ما را ببخشد چنانکه ما هم کسانی را که به ما گناه کرده اند بخشیده ایم (متی 6: 12). عیسی مسیح در متی 6: 14-15 گفت "زیرا هر گاه تقصیرات مردم را بدیشان بیامرزید، پدر آسمانی شما، شما را نیز خواهد آمرزید. اما اگر تقصیرهای مردمرا نیامرزید پدر شما هم تقصیر های شما را نخواهد آمرزید." در زیر نور تمام قسمتهای کتاب مقدس که در مورد بخشش خداست، متی 6: 14-15 این معنی را می دهد که مردمی که دیگران را نمی بخشند، خودشان واقعا بخشش خدا را نچشیده اند.

وقتی ما از یکی از فرمان های خدا سرپیچی می کنیم، یعنی به او گناه می کنیم. وقتی به کسی گناه می کنیم، نتنها به او گناه کرده ایم، بلکه به خدا هم گناه کرده ایم. وقتی ما می خواهیم خدا همة گناهان ما را ببخشد، پس باید این را متوجه باشیم که حق نداریم این فیض را از دیگران بگیریم. ما قطعا بر علیه خدا بیش از آنچه کسی بتواند به ما گناه کند، گناه کرده ایم. اگر خدا ما را اینهمه می بخشد، چطور می توانیم از بخشیدن دیگران خودداری کنیم؟ مثلی که عیسی مسیح در متی 18: 23-35 گفت نمونة پرقدرتی از این حقیقت است. خدا وعده می دهد که وقتی پیش او می آییم و از او بخشش می طلبیم، او ما را به سخاوتمندی می بخشد (1 یوحنا 1: 9). بخششی که ما نسبت به دیگران داریم هم باید همینطور نامحدود باشد (لوقا 17: 3-4).

من چطور می توانم آنهایی را که به من گناه می کنند ببخشم؟